هرمس
کتاب «خانهی زیبای من» یک روز کاملاً معمولی در دره سانتابارباررا روایت میکند. پدر و مادر کری به مهمانی رفتهاند و قرار است کری هم به خانه دوستش اریکا برود. اما در مدت کوتاهی ماجرا شکل دیگری پیدا میکند و همه چیز دگرگون میشود. آتشی که از تپه شروع شده است به خانه کری سرایت میکند و آن را به تلی از خاکستر تبدیل میکند. خانواده غصه دارند و همه عصبانی، پرخاشگر و بیحوصله شدهاند. کری و مادرش به خانواده اریکا حسادت میکنند که خانهشان سالم مانده است. سرانجام کری در خلوت خود به رفتارها و صحبتهای دیگران فکر میکند و متوجه میشود، که از تغییر میترسد. او با کمک دوستانش هم خانه ویران را برای بازسازی آماده میکند و هم پدر و مادر ناامیدش را تشویق میکند خانه را دوباره بسازند و این راه حلی است در برابر حوادث مهیب و خانمانسوز و هر گونه تغییری.
چهارشنبه, ۲۶ آذر
در کتاب «صد و یک راه برای ذله کردن معلمها»، به زیبایی مسایل دوران نوجوانی بیان شده است. بلوغ عاطفی و رفتاری قهرمان کتاب و نحوهٔ برخورد بزرگترها با او و مشکلاتش و تلاش خود او برای رسیدن به اهدافش ستودنی است.
دوشنبه, ۲ اردیبهشت
همیشه در داستانهای جنایی یا کارآگاهی، مردی باهوش مثل پوآرو یا زنی مسن مثل خانم مارپل، با استفاده از هوش و استعداد ذاتی و تجربهی خود، معما را حل و راز یک جنایت را برملا میکند. نانسی درو، هجدهساله با چشمهای آبی و موهای طلایی، بههیچوجه شبیه کارآگاهان حرفهای نیست. او دختر کارسن درو، وکیل دادگستری است و در ظاهر بسیار بازیگوش است، ولی همین دختر شاداب، با دقت و هوش بسیار، پروندههای بسیاری را برای پدرش حل میکند.
چهارشنبه, ۲۰ بهمن
می گویند آثار کلاسیک ادبیات جهان تمامی ندارند، یعنی، در طول سال ها و دهه ها، این آثار معانی و زوایای جدیدی پیدا می کنند که باز می توان آن ها را خواند و بازخوانی کرد. به همین دلیل هم، از این دسته آثار نسخه های مختلف و روایت های گوناگونی وجود دارد که هر یک از آن ها در واقع بخشی از معانی مضمر در این آثار را برجسته می سازند.
چهارشنبه, ۱۵ دی
اندی دختری ده ساله است که پدر و مادرش از هم جدا شده اند. نه اندی و نه پدر و مادر حاضر نیستند بدون هم باشند، بنابراین اندی یک هفته منزل مادر و ناپدری و سه فرزند او و یک هفته هم نزد پدر و نامادری که در انتظار فرزند جدیدی هم هست و دو فرزند دوقلویش به سر می برد.
سه شنبه, ۳۰ آبان
"توی جاده، سربازی قدم رو می آمد – چپ، راست! چپ، راست! کوله بارش را به دوش گرفته بود و یک شمشیر به کمر بسته بود، چون رفته بود جنگ و حالا داشت به خانه بر می گشت. توی راه، به جادوگر پیری برخورد: جادوگر آن قدر زشت بود که لب پایینش درست روی سینه اش آویخته بود. جادوگر گفت:
سه شنبه, ۲۵ اسفند
"امیل" برای گذراندن تعطیلات با قطار به نزد مادر بزرگ و خاله اش به برلین می رود. او پدرش را از دست داده و زندگی آن ها از طریق کار مادرش در یک آرایشگاه زنانه می گذرد. آن ها زیاد ثروتمند نیستند و باید برای خرج کردن پول خود برنامه ریزی کنند. امیل بسیار درستکار است و مهربان و برای کار و تلاش مادرش ارزش زیادی قائل است.
یکشنبه, ۱۱ بهمن
"وینی پو" یک خرس است. یک خرس قطبی باهوش و شجاع و در عین حال شاعر با شعرهای با مزه و زیبا، اما نه از آن خرسهای قطبی که شما میشناسید. او یک عروسک خرسی است به نام "ادوارد خرسه " که خودش را وینی پو معرفی میکند.
چهارشنبه, ۳۰ دی
اولین نشانه های بلوغ که در نوجوان سیزده چهارده ساله هست با خوردن یک تن ساندویچ همبرگر و پیتزا بروز می کند. بچه ها به سرعت بزرگ می شوند به طوری که نمی دانند با دست و پای درازشان چه کار کنند.
چهارشنبه, ۱۸ آذر
الیزابت آلن یک دختر لوس و ننر است. رفتار بد و غیر قابل تحملش پرستارش را فراری می دهد. در نتیجه پدر و مادر او را به مدرسه شبانه روزی می فرستند. الیزابت تصمیم می گیرد با بدرفتاری، سرپرستان مدرسه وادار کند که او را به خانه بازگردانند. اما در میانه ی ترم اول او می فهمد که چقدر تنها است و این آغاز تحول اوست.
"شیطون ترین دختر مدرسه" نام نخستین کتاب از مجموعه ی شیطون ترین دختر است که انید بلایتون از نویسندگان موفق قرن بیستم در دهه ی ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ نوشته است. بلایتون نزدیک به ۷۵۰ داستان برای کودکان نوشته است. داستان های او برای علاقه مند کردن کودکان به کتابخوانی بسیار مناسب است.
دوشنبه, ۹ شهریور
كتاب ۱۶ داستان كوتاه واقعی و مصور، با موضوعهای دوستی، سینما، سفر، بازی، تنهایی و نیازهای بنیادین دوران كودكی دارد. داستانهای نیكولا، هركدام به نوعی برای او سفر به شمار میآیند. او دوست دارد از دستگاه تایپ اداره پدرش استفاده كند.
یکشنبه, ۱۸ اسفند