خانه زیبای من

کتاب «خانه‌ی زیبای من» یک روز کاملاً معمولی در دره سانتابارباررا روایت می‌کند. پدر و مادر کری به مهمانی رفته‌اند و قرار است کری هم به خانه دوستش اریکا برود. اما در مدت کوتاهی ماجرا شکل دیگری پیدا می‌کند و همه چیز دگرگون می‌شود. آتشی که از تپه شروع شده است به خانه کری سرایت می‌کند و آن را به تلی از خاکستر تبدیل می‌کند. خانواده غصه‌ دارند و همه عصبانی، پرخاشگر و بی‌حوصله شده‌اند. کری و مادرش به خانواده اریکا حسادت می‌کنند که خانه‌شان سالم مانده است. سرانجام کری در خلوت خود به رفتارها و صحبت‌های دیگران فکر می‌کند و متوجه می‌شود، که از تغییر می‌ترسد. او با کمک دوستانش هم خانه ویران را برای بازسازی آماده می‌کند و هم پدر و مادر ناامیدش را تشویق می‌کند خانه را دوباره بسازند و این راه حلی است در برابر حوادث مهیب و خانمان‌سوز و هر گونه تغییری. 

کری دختر نوجوانی است شبیه تمام دختران دور و برش... دوست دارد به مهمانی برود، در کنار دوستان و خانواده‌اش خوش باشد و روزهایش را بدون نگرانی و دغدغه بگذراند. اما اتفاقی می‌افتد که همه چیز را به هم می‌ریزد؛ روال زندگی روزمره‌اش را، رابطه با دوستان و خانواده‌اش، برنامه‌ریزی برای آینده و... این اتفاق آتش سوزی‌ای عظیم است که در یک روز داغ تابستانی در سانتا باربارای آمریکا رخ می‌دهد. آن‌چه باعث می‌شود کری احساس کند از دیگران جدا شده سوختن خانه‌شان است. خانه آن‌ها کامل می‌سوزد و ویران می‌شود،

 

همین ویرانی است که انگار زندگی کری را هم ویران می‌کند. مثلاً ارتباط او با دوست صمیمی‌اش دچار مشکل می‌شود، به همین دلیل ساده که خانه دوستش نسوخته، اما او در چند لحظه خانه مورد علاقه‌اش را از دست داده است.

در طول کتاب، ما با دختر نوجوانی مواجه هستیم که تلاش می‌کند علاوه بر دوباره ساختن خانه‌اش چیزهای دیگری را هم دوباره بسازد. او تنها فردی از اعضای خانواده‌اش است که نمی‌خواهد واقعیت را بپذیرد، نمی‌خواهد بپذیرد خانه‌شان برای همیشه نابود شده، گربه‌اش در این آتش‌سوزی از بین رفته و... . همین باور است که او را به تلاش وا میدارد. کری با همسایه‌شان، تروفو، پسر نوجوان ناسازگاری که تا پیش از آتش سوزی با او مشکل داشته همراه می‌شود. دلیل این همراهی، احساس نزدیکی‌ای است که این دو دارند، خانه هر دو در آتش سوخته و آن‌ها می‌خواهند دوباره خانه‌شان را بسازند.

این کتاب بلوغ فکری کری را در طول زمان به نمایش می‌گذارد، بلوغی که از هم به خوردن زندگی آرام او پدید می‌آید. تغییری که آرام‌آرام در کری به وجود می‌آید و در ارتباط او با همسالان، اطرافیان و نوع نگاهش به دنیای اطراف تاثیر می‌گذارد. حالا چیزی که او را به دیگران وصل می‌کند دغدغه‌ای است که برای ساختن دوباره خانه‌شان و بخشیدن امید به اعضای خانواده‌اش دارند.

این کتاب می‌تواند به نوجوانانی که در دوران بلوغ هستند کمک کند طور دیگری به دنیای اطراف نگاه کنند و بر مشکلاتی مثل ارتباط با گروه همسالان غلبه کنند.

«لی وردلاو» (متولد 20 نوامبر 1955) نویسنده آمریکایی تا به حال بیش از 30 کتاب برای کودکان و نوجوانان نوشته است. بیش از یك میلیون نسخه از كتاب‌های او در سراسر جهان فروخته شده‌اند و جوایز و افتخارات زیادی را نصیب وردلاو کرده‌اند. او در سانتا باربارا، کالیفرنیا بزرگ شد و تحصیل کرد. در نوجوانی، پدر و مادرش از هم جدا شدند و خانه‌اش را در آتش‌سوزی از دست داد. تجربه‌ای که بی‌شک در نوشتن رمان «خانه‌ی زیبای من» نقش داشته است.

وردلاو نوشتن را از هفت سالگی آغاز کرد و کوشید نخستین کتاب‌اش را در نوزده سالگی منتشر کند؛ اما ناشری نوشته‌های او را چاپ نمی‌کرد. برای مدتی معلم دبستان بود و سرانجام در سی سالگی توانست نخستین کتاب خود را منتشر کند. شناخته‌شده‌ترین کتاب‌های او «101 راه برای ذله کردن معلم‌ها» و« 101 راه برای ذله کردن پدر و مادرها» هستند که به فارسی نیز برگرداننده شده‌اند.

عنوان لاتین
Corey’s fire
برگردان
علی جزایری
سال نشر
۱۳۹۱
ناشر
نویسنده
Lee Wardlaw , لی واردلاو
نگارنده معرفی کتاب
پدیدآورندگان
Submitted by admin on