مامی جون کم حافظه

حواس مامی جون پرت شده است. چیز گم می کند و کارهای عجیب و گاه خنده‌دار انجام می‌دهد. پزشک می‌گوید بیماری آلزایمر گرفته است. خاطرات مامی جون چون برگ‌های درخت در فصل پاییز، یکی یکی می‌ریزند و گم می‌شوند. همه‌ی خانواده برای تقویت حافظه‌ی مامی جون دست به کار می‌شوند تا سلول‌های خاکستری مغز مادربزرگ را فعال کنند و ... .

«مامی جون» صاحب دو فرزند، پسر و دختر، است که خانواده‌ی هر یک نمونه‌ای از برخورد متفاوت در برابر پذیرش افراد کهنسال در خانواده را به نمایش می گذارند. خانواده‌ی پسرش که به ارزش‌های مادی بیش از ارزش‌های معنوی اهمیت می‌دهند، مسئولیتی قبول نمی‌کنند و خانه‌ سالمندان را برای او ترجیح می‌دهند اما خانواده‌ دخترش این طور فکر نمی کنند.

کشش این داستان جالب و گیرا چنان است که مخاطب قادر نیست کتاب را زمین بگذارد چرا که علاوه بر طرح مسائل عاطفی کودکان در دوران بلوغ و نیازهای آنان با زبانی طنزگونه، به مسئله‌ای می‌پردازد که امروزه گریبانگیر بسیاری از افراد جوامع در کشورهای مختلف است و در عین‌حال، به خوبی زوایای روحی مادربزرگ را باز می‌کند و مخاطب را با سال‌های زندگی او، غم‌ها و شادی‌ها، دوران جنگ، قحطی و غیره آشنا می‌سازد و در او حس احترام به افراد کهنسال را برمی‌انگیزاند بی‌آنکه زبان به پند و موعظه باز کند.

 

عنوان لاتین
Mamie memoire
برگردان
فرزانه مهری
تهیه کننده
شهلا انتظاریان
سال نشر
۱۳۸۷
ناشران
نویسنده
Herve Jaouen, هروه ژوان
Submitted by editor3 on