روباه دم‌بریده

پیرزنی بود که از مال دنیا یک کلبه گلی و یک بز داشت. او با فروش شیر بزش زندگی می‌کرد. اما مدتی بود که روباهی شیر پیرزن را می‌خورد و فرار می‌کرد. یک روز پیرزن روی دیگ سرپوش گذاشت. سرپوش داغ بود.

روباه که آمد شیر را بخورد، موقع کلنجار با سرپوش دیگ دمش کنده شد و ... و بعد روباه در مسیری می‌افتد که متوجه می‌شود تجاوز به حق و سهم دیگران چه نتایجی دارد. اما روباه بخشیده هم می‌شود زیرا به نادرستی کارش پی می‌برد.

"روباه دم‌بریده" از قصه‌های قومی است که روایت‌های متعدد دارد و در این کتاب روایت بلوچی‌اش با زبان بلوچی و تصاویر، همراه شده است که تندی و تحرک حوادث قصه را خوب فضاسازی می‌کند. تصاویر طرح لباس‌های بلوچ را نیز نشان می‌دهد. در انتهای کتاب اطلاعاتی در مورد استان سیستان و بلوچستان و زبان بلوچی آمده است. به علاوه منابع مربوط را هم دارد. در مجموع، کتاب نکاتی دارد که آن را مناسب کتابخانه‌های آموزشگاهی نیز می‌کند تا هنگام تدریس جغرافیای استان سیستان و بلوچستان مخاطبین با فرهنگ آن نیز آشنا شوند و با یک قصه عامیانه کلاس، فضایی متنوع بیابد.

 

برگردان
خالق‌داد آریا
تهیه کننده
فروغ جمالی
سال نشر
۱۳۸۶
نویسنده
عبدالصالح پاک
Submitted by admin on