چگونه دنیا را متحد کنیم؟

«جانم به لب رسیداز بینی زشتم، از جوش های صورتم، از موهای کم پشتم، از عینکم، از دندان های کچ و کوله ام، از تمام صورتم! حس می کنم زشتم...

واقعاً عادلانه نیست، وقتی موقع مدرسه است، اصلاً مریض نمی شوم، اما درست موقع  تعطیلی ها مریضم.

تیم یوونتوس ایتالیا در مقابل تیم لیورپول انگلیس: ۳۹ کشته و ۶۰۰ زخمی؟ چه جنگی در کار بوده است؟ ما در کتابهای تاریخ چنین جنگی را نخوانده بودیم!

پوفیز فایز مایدر، سیل فویز پلایت؟

هی تو چه می خواهی؟ من یک کلمه از حرف هایت را هم نمی فهمم!

دو کشور با هم وارد جنگ می شوند، ابتدا با چوب و چماق به جان یکدیگر می افتند و عده ای سخت زخمی می شوند، ناگهان آنها صاحب تفنگ می شوند حالا بعد از هر زد و خوردی باید زخمی ها را جمع کرد البته خیلی ها ممکن است مرده باشند. بعد از مدتی، سربازان مجهز به مسلسل و بمب می شوند. در این حالت، دیگر کم تر مجروحی وجود دارد، زیرا هر بمبی هزاران انسان را می کشد، و در پایان هر دو کشور به طور کامل ویران می شوند».

هیچ کس نمی تواند زیبایی را دقیقاً تعریف کند. روی زمین بیش از شش میلیارد انسان زندگی می کنند که دوازده میلیارد چشم و گوش دارند و هرگز هیچ کدام به یک شکل و شیوه نمی بینند و نمی شنوند.

آیا توجه به آنچه برای دیگران زیباست، سبب نزدیک شدن ما به دیگران نمی شود؟ برای این کار لازم نیست ذوق و سلیقه ی دیگران را بپذیریم و از سلیقه ی خود چشم بپوشیم . بهتر نیست به این ترتیب از دیوار جدایی رد شویم و در دوستی را باز کنیم؟

آیا عادلانه است که در برخی کشورها بچه های ده ساله در کارخانه ها کار کنند، یا آدم ها ناچار باشند در خیابان بخوابند؟ آیا عادلانه است که بعضی آدم ها برای درمان بیماریشان پولی نداشته باشند. کسی که فکر می کند برای خشونت دلیل وجود دارد، خشونت ورزی را مجاز می کند و چنین می پندارد که خشونت هم یک زبان یا روشی برای ارتباط با دیگران است . بعضی انسان ها جنگ طلب اند، اما بیشتر انسان خواهان صلح اند و جنگ را دوست ندارند. آنها خوب می دانند که باید از صلح پاسداری کنند، پس چرا همیشه و درهمه جای دنیا صلح برقرار نیست؟

شما برای این پرسش ها پاسخی دارید؟ این کتاب را بخوانید و نظرات خود را برای ما به کتابک بفرستید. شاید ما هم بتوانیم چاره ای برای متحد کردن دنیا بیندیشیم.

عنوان لاتین
Was Verbindet Die Welt? Ethik fur Kinder
برگردان
پروانه عروج نیا
تهیه کننده
عاطفه سلیانی
سال نشر
۱۳۸۶
نویسنده
Brigitte Labbe & Michel Puech, بریژیت لابه، میشل یوش
Submitted by editor3 on