مریم عبدالرزاق

در این صفحه می توانید اطلاعاتی از لیست کتاب ها، مقالات، خبرهای مرتبط با مریم عبدالرزاق را مشاهده کنید.

کودکان در سال‌های ابتدایی زندگی خود، ‌بیش از هر زمان دیگری، احساسات ناشناخته را تجربه می‌کنند. به همین دلیل، برای‌شان دشوار است که به نحوی سازنده این تجربه‌های شخصی را ابراز کنند. دقیقاً شبیه آشپزخانه‌ای که پر از خوراکی‌های گوناگون است، هر لحظه سرآشپز درونی‌شان تصمیم می‌گیرد ماده‌ای را با ماده‌ای دیگر ترکیب کند. اما این وسط نقش خود آن‌ها چیست؟ آیا احساسات آن چیزی است که بچه‌ها و حتی ما آدم‌بزرگ‌‌ها را کنترل می‌کند و این سرآشپز می‌تواند هر خوراکی‌ای که دلش خواست، حتی عجیب‌وغریب و بدمزه را به خورد آدم بدهد؟   یا ما اجازه داریم کنترل احساسات‌مان را به دست بگیریم؟ کتاب جذاب و دوست‌داشتنی «از ماکارونی‌های خجالتی تا تخم‌مرغ‌های هیجان‌زده» نوشته‌ی «مارک نیمروف» و «جین آنونتسیاتا» با تصویرگری تأثیرگذار «کریستین باتوز» اینجاست تا برای این سؤالات پاسخی پیدا کنیم.
چهارشنبه, ۱۷ دی
«بازی با نور و رنگ در اعماق دریاها» نوشته‌ی «کلاد دلافسه»، کتابی تصویری در قطع مربع و عطف سیمی است که به کودکان اجازه می‌دهد بدون نگرانی از ورق‌ورق‌شدن، بارها و بارها، آن را به‌آسانی در دست بگیرند. این کتاب و سایر کتاب‌های مجموعه‌‌ی «بازی با نور و رنگ» را، که شاید به‌نوعی می‌توان نام «یک اکتشاف جمع‌ وجور» بر آن‌‌ها گذاشت، دارای صفحاتی تلقی به رنگ تیره هستند که فقط و فقط با چراغ‌قوه‌ای جادویی، که نه برق می‌خواهد و نه باتری، می‌توان به گنج‌های آن‌ها دسترسی پیدا کرد. این کتاب با تصویرگری «هلیا دره» و ترجمه‌ی «سپیده خلیلی ‌ثابت» وارد بازار نشر شده است.
سه شنبه, ۲ دی
«کلاد دلافسه» در کتاب «بازی با نور و رنگ در اعماق دریاها» لباس غواصی‌اش را پوشیده، دست ما را می‌گیرد و گنج‌های مدفون‌شده‌ی اعماق اقیانوس‌ها و دریاها را نشان‌مان می‌دهد؛ حالا شاید این گنج، کلاه یا لباسی باقی‌مانده از مسافران کشتی تایتانیک باشد یا مجسمه‌‌ای از ابوالهول و قسمت‌هایی از معابد و سنگ‌های قدیمی، یا حتی تمدن‌های نابودشده‌ای که به‌جز چراغ‌قوه‌ی جادویی او به شکل دیگری نمی‌توان مشاهده‌شان کرد. بله، چراغ‌قوه‌ی جادویی!
سه شنبه, ۲ دی
کتاب تصویری «خرگوش کوچولوی ترسو»، از مجموعه‌ی «احساسات خرگوشی من»، با زبانی ساده، کودکان را با احساس ترس و پدیده‌هایی که ممکن است از آن‌ها بترسند، آشنا می‌کند و در آخر راه‌هایی برای پذیرفتن این احساس و کنترل آن پیشنهاد می‌دهد. «تریس مورونی» نویسنده و تصویرگر مجموعه‌ی 4جلدی «احساسات خرگوشی من» است. این مجموعه شامل «خرگوش کوچولوی ترسو»، «خرگوش کوچولوی خوشحال»، «خرگوش کوچولوی عصبانی» و «خرگوش کوچولوی غمگین» است.   کتاب‌های این مجموعه به کودکان کمک می‌کند تا احساسات‌شان را درک کنند و بپذیرند که هرکس در هر زمانی ممکن است درگیر چنین احساساتی شود؛ همچنین به آن‌ها پیشنهاداتی می‌دهد تا بتوانند احساسات خود را به شکلی که مناسب و مورد قبول خودشان و دیگران است به اشتراک بگذارند. این کتاب‌ها به کودکان و حتی والدین آن‌ها می‌گوید احساس ترس، ناراحتی و عصبانیت، احساساتی عادی هستند، این اتفاق برای همه‌ی ما می‌افتد و هیچ احساسی تا ابد به همان شکل باقی نمی‌ماند.
سه شنبه, ۱۵ مهر
«خانه‌ای در شب» فقط ماجرای یک خانه نیست، ماجرای همه‌ی خانه‌هایی است که می‌توانند شب‌هایی پر از نور و روشنی داشته باشند. داستان «خانه‌ای در شب» نوشته‌ی «سوزان مَری اِسوانسون»، با تصویرگری جذاب «بِت کرامز»، در عین تیرگی تصاویر، نور امیدی در دل کودک می‌کارد.
دوشنبه, ۱۴ مهر
قصه‌ی جوجه‌کلاغ‌ ریزه‌میزه و درخت خرمالو یک روز عصر پاییزی مریم‌گلی و مامان توی حیاط نشسته بودند و داشتند از خرمالوهای دست‌چین باغچه می‌خوردند، که یک‌دفعه‌ای کلاغ کوچولویی از بالای درخت خرمالو روی زمین افتاد. مریم‌گلی با دیدن این صحنه خرمالویش را گذاشت توی بشقاب، از جایش بلند شد و رفت تا ببیند چه بلایی سر کلاغ کوچولو آمده است. اما چیزی نگذشت که تعداد زیادی کلاغ‌ توی حیاط شروع کردند به پرواز‌ کردن، انگار داشتند خبری را به گوش هم می‌رساندند. مریم‌گلی که تا آن روز آن‌قدر کلاغ را یک‌جا ندیده بود، حسابی ترسید. دوید و رفت پیش مادرش و گفت: «مامان نگاه کن چقدر کلاغ اینجاست.» مادر لبخندی زد و گفت: «آره مامان. انگار کلاغ‌ها دارن یه خبری رو به هم می‌دن.» مریم که حالا ترسش یادش رفته بود، پرسید: «چه خبری؟ مگه کلاغ‌ها هم حرف می‌زنن؟»
یکشنبه, ۶ مهر
در «مجموعه کتاب‌های‌ کار کومن» پیش از کودک، خود ما، در مقام والد یا مربی می‌‌آموزیم که چگونه قدم به قدم با کودک پیش برویم و به‌جای آموزش یک‌سویه از شیوه‌ی بازی و سرگرمی برای آموختن مهارت‌های گوناگون به کودک خود بهره ببریم. در این مجموعه، حتی با ترسیم شکل به ما کمک شده که روش صحیح به دست گرفتن مداد را به کودک خود یاد دهیم. علاوه‌ بر فعالیت‌های ذکرشده در کتاب، موارد زیر نیز پیشنهاد می‌شود:
یکشنبه, ۵ مرداد
گاه این تصور پیش می‌آید که مداد به دست گرفتن، نقاشی کشیدن، بریدن، چسباندن و حتی درست فکر کردن مهارت‌هایی هستند که باید در مهدکودک و سپس مدرسه و نظام آموزشی به کودک آموزش داده شوند. حال آنکه ما در مقام والدین اولین مربی کودک خود هستیم؛ اما آیا همه شیوه‌های درست آموزشی را بلدند؟ «مجموعه کتاب‌های‌ کار کومن» اینجاست تا در این مسیر مهم، اما حساس ما را یاری کند.
یکشنبه, ۵ مرداد
همه‌‌ی ماجرا از آنجایی شروع می‌شود که پسرکی از تختش می‌افتد. اگرچه موضوع داستان ساده است، نویسنده به‌سادگی از کنار این موضوع نمی‌گذرد و آن را به ماجرایی خیال‌انگیز تبدیل می‌کند.
یکشنبه, ۱۵ تیر
«من یک عالم دوست کوچک دارم که روی کله‌ام زندگی می‌کنند. وقتی‌که می‌روم بخوابم، آن‌ها ورجه‌ورجه و بپّر‌بپّر می‌کنند.» _ یک عالم دوست کوچک؟ کجا؟ توی کله‌ی یک پسر کوچولو؟  این‌ها سؤالاتی هستند که به‌محض خواندن اولین جمله‌ی کتاب «خِرچ! خوروچ! خیریچ!» از خودتان می‌پرسید. اما در کسری از ثانیه، وقتی‌که به تصویر پایین صفحه نگاه می‌کنید، تازه منظور اِلنور آپدیل، نویسنده‌ی کتاب، را می‌فهمید! آن ‌وقت است که فریاد می‌زنید: «شپپپپپش!»
یکشنبه, ۱۵ تیر
دو موجود یکسان از دو نسل متفاوت را تصور کنید، شاید فقط تصویر یک پدربزرگ و یک نوه‌ی آدمیزاد به ذهنتان برسد. اما دنیای خلاق کودکان، چیزی فراتر از این حرف‌هاست؛ جایی که دوتا قورباغه هم می‌توانند از دو نسل مختلف هم‌صحبت‌ و حتی راهنمای خوبی برای هم باشند! اجازه دهید کمی عقب‌تر برویم تا ببینیم ماجرا از چه قرار است.
شنبه, ۳۱ خرداد
بیشتر خانواده‌ها، مهمانی‌ها و شب‌نشینی‌های‌شان را توی خانه برگزار می‌کنند. بعضی‌ها هم به پارک یا طبیعت می‌روند و در فضای باز از زیبایی‌های آسمان شب لذت می‌برند؛ اما از جلد کتاب «دردسرهای خانواده‌ی پپین» این‌طور برمی‌آید که بعضی‌خانواده‌ها از مکان‌های دیگری برای دور هم جمع ‌شدن‌ استفاده می‌کنند! پشت‌بام! بله، آقا و خانم پپین، دختر و پسرشان، پتونیا و ایروینگ و سگ و گربه‌شان رُوی و میراندا برای اینکه آسمان شب را ببینند تصمیم می‌گیرند بروند روی پشت‌بام.‌ البته اگر منصفانه به ماجرا نگاه کنیم، می‌بینیم که دیدن غروبی باشکوه از قاب کوچک پنجره اصلاً دلچسب نیست.
چهارشنبه, ۷ خرداد