معرفی کتاب های مناسب برای نوجوانان ۱۳ سال به بالا

<p>در این صفحه&nbsp;کتاب های مناسب برای نوجوانان ۱۳ سال به بالا معرفی شده‌اند.</p>

<p>نوجوانان در این سن احساس استقلال بیشتری دارند و با توجه به ویژگی‌های دوران بلوغ، ممکن است دچار سرکشی یا تضاد با خانواده شوند. دوران گذر از کودکی به بزرگسالی با بحران‌هایی همراه است که لازم است در این دوره با شکیبایی در کنار فرزندمان بمانیم.<br />
خواندن کتاب‌هایی که به ویژگی‌های دوره‌ی بلوغ می‌پردازند، برای نوجوانان بسیار اهمیت دارد. پیدا کردن هویت، استقلال فردی، کسب اعتماد به نفس و تقویت مهارت‌های حل مساله و رویارویی با مشکلات زندگی، از موضوعاتی هستند که برای این سن توصیه می‌شوند.</p>

زیر دسته بندی ها
عباس پسر نوجوانی که در مقطع راهنمایی درس می خواند وعلاقمند به داستان نویسی است. او در قم زندگی می کند و خاطرات خود را از سال های ۵۷ یعنی اوج جنبش مردم علیه رژیم پهلوی در قم را در دفتر خاطراتش ثبت کرده نقل می کند.
سه شنبه, ۳ اردیبهشت
باران دختر نوجوانی حدود سیزده – چهارده ساله است که همیشه روزنوشت های خود را در دفتر خاطراتش می نویسد. او با مادرش که مدیر دبیرستان است، پدربزرگ و خواهر دانشجویش، نگار زندگی می کند. پدر استاد دانشگاه است ولی از آنان جدا شده و تنها گاهی با نگار و باران گفتگوی تلفنی دارد.
یکشنبه, ۱۸ فروردین
جناب اهریمنی ازدیوانه سر ناراحت و ناراضی است زیرا به اندازه ی کافی خرابی و تباهی و آزار به وجود نیاورده است. او وقت کمی دارد که کم کاری و تنبلی اش را جبران کند: از ساعت پنج بعد از ظهر تا دوازده نیمه شب همان روز که سال به پایان می رسد؛ و تازه ناگهان مهمان ناخوانده ای هم از راه می رسد: خاله تیرانای جادوگر که نیم قرنی است از او بی خبر بوده.
دوشنبه, ۲۸ اسفند
هارشا پسر شانزده ساله و پسر کوچک شاه تانسر با برادربزرگش بنام راجا و خواهر کوچکشان، راجاسری در قصر زندگی می کنند. هارشا جوانی خوددار، زیرک و باهوش است . او کوچکتر از خواهر و برادرش است ولی پیشگویان پیش بینی کرده اند که هارشا به تاج و تخت خواهد رسید. راجا برادر او پسری ساکت و بی تکلف است که با دیگران بسیار فرق دارد. پس از مدتی پادشاه کاناج از راجاسری خواستگاری می کند. پدر و مادر با وجود هشدارهای پیشگوی دیوانه بر شوم بودن این ازدواج به سبب ملاحظات سیاسی ازدواج آن دو سرمی گیرد.
دوشنبه, ۲۸ اسفند
در یک شب مهتابی دفترچه ای خالی روی میز قرار گرفته و دخترکی نه ساله با موهای مشکی خیال دارد خاطرات خود را در آن بنویسد. او دفترچه اش را باز می کند و نخستین جمله اش را می نویسد: "اسم من مینا است و من عاشق شبم."
یکشنبه, ۲۷ اسفند
کتاب «آرش (حکایت تیر انداختن مرد قصه گو)» بازنویسی خلاق از افسانه آرش کمانگیر اوستاست، که با نگاهی جدید، ارائه می‌شود.
شنبه, ۵ اسفند
الا دختری هشت ساله که پس از ازدواج دوباره مادر با جک و بارداری او اکنون با دو رقیب روبروست: ناپدری ونوزاد جدید. به همین خاطر پیوسته در حسرت و آرزوی روزهایی است که با مادرش تنها زندگی می کرد و مادر فقط برای او بود.
شنبه, ۵ اسفند
آبیلین دختر دوازده ساله ای است که پدرش، گیدئون تاکر، او را به شهر مانیفست در کانزاس نزد یک دوست قدیمی می فرستد، شهری که خود بخشی از دوران کودکی و جوانی اش را آنجا سپری کرده است.
شنبه, ۵ اسفند
«مین لی» دختری نوجوان است از خانواده ای فقیر و کشاورز که در دره ی «کوه بی ثمر» و در کنار مزرعه ی برنج زندگی می کند. شب ها پدرش با گفتن قصه های زیبا او را سرگرم و به دنیای خیال می برد.
شنبه, ۵ اسفند
وودرو پسری دوازده ساله با چشمانی چپ است که یک شب مادرش ناگهانی خانه را ترک می کند و ناپدید می شود و او ناچار برای ادامه زندگی پیش پدربزرگ و مادربزرگ خود در یکی از شهرهای ویرجینیا می رود.
شنبه, ۵ اسفند
خیلی چیزها درباره ی قوم وخویش های دیگران شنیده ام / مثلا عموی فلانی لطیفه هایی تعریف می کند که/ گربه از خنده ترکید و بخیه اش زدند/ .... / چقدر معرف شده اند قوم و خویش های دیگران/ ولی کسی چیزی از قوم و خویش های من نمی داند/
شنبه, ۷ بهمن
ایام ماه رمضان بود. چهره مرو با ورود او تغییر کرده و روزه خیلی چیزها در میان مردم شکسته بود. روزه سکوت، روزه چشم های بسته، و روزه حرف های نشنیده. خیلی ها زبان حرف زدن پیدا کردند و خیلی ها به دیدن چیزهایی چشم باز کردند که تا پیش از آن نمی دیدند.
سه شنبه, ۳ بهمن
نیوتن، پسر نوجوانی که تازه به شهر اینجل فالز آمده، در اولین روز گرم و آفتابی شاهد آمدن هزاران هزار پروانه رنگین کمان زمردی به این شهر است. او  و همکلاسی اش ونسا پروانه ها را تعقیب می کنند تا بفهمند چرا پروانه ها هر سال به انجل فالز می آیند.
سه شنبه, ۳ بهمن
پسرک در اولین سالی که به مدرسه می رفت در راه مدرسه با آقای سومر آشنا شد. در آن زمان او می توانست از درخت بالا برود و حتی برای چند لحظه ی کوتاه پرواز کند. بعدها دوچرخه سواری یاد گرفت تا برای رفتن به خانه ی معلم پیانویش که دوشیزه ای بدخلق و ترسناک بود مجبور به پیاده رفتن نشود.
دوشنبه, ۲ بهمن
اگر دو روز به پایان جهان باقی مانده باشد چه می کنید؟ چگونه زندگی را تجربه می کنید؟ "دو روز مانده به پایان جهان" تلاشی در چشیدن طعم "زندگی" است. طعمی که آن را در راه رفتن، دویدن، سفر کردن و پریدن می توان چشید.
دوشنبه, ۲ بهمن
کتاب «١٠٠ دانشمند ایران و اسلام» یک مرجع زندگینامه است. در این کتاب دستاوردهای علمی ١٠٠ دانشمند بزرگ دوره‌ی اسلامی معرفی شده است. دانشمندان معرفی شده در این کتابی یا ایرانی هستند یا در فرهنگ ایرانی پرورش یافته‌اند.
دوشنبه, ۲ بهمن
این کتاب گردآوری صد مثل و حکایت لطیفه مانند است که هر یک نکته ای جالب یا تفکر برانگیز در بر دارد. به طور نمونه اولین آن چنین است: یکی دمر افتاده بود آب می خورد دیگری رسید و گفت این طور آب نخور عقلت کم می شود
دوشنبه, ۴ دی
آیدابی دختری ١٠ ساله است عاشق طبیعت، درختان و زمین. او با پدر و مادرش در مزرعه ای بیرون شهر زندگی می کند.او به مدرسه نمی رود و با پدر و مادرش درس می خواند اما به علت بیماری سرطان مادر او به ناچار به مدرسه می رود.
شنبه, ۲ دی
"ورت" ١١ ساله در خانواده ای به دنیا آمده که جادوگری از مادربزرگ به مادرش و او به ارث رسیده است. اما ورت دوست ندارد جادوگر شود. او از کودکی پدرش را ندیده و هر بار از مادر سراغ او را می گیرد مادر از پاسخ دادن خودداری می کند.
شنبه, ۲ دی
جید و ویکی دو دوست صمیمی و جدانشدنی هستند. یک روز که با هم بر سر اینکه در گروه دو باشند یا نمایش با هم بگو مگو می کنند و جید هم تصمیم می گیرد از شرکت در هر دو گروه انصراف دهد. ویکی با عصبانیت از جید جدا می شود و بلافاصله با ماشین تصادف می کند.
شنبه, ۲ دی