کتاب های کودک و نوجوان
«گودی گنده» بچهفیلی است که مثل همهی فیلها جثهی بزرگی دارد، گوشهای پهنی دارد، قدمهای سنگینی برمیدارد و خرطوم دارد. او میتواند بهخوبی تمام صداهای جنگل را بشنود و گوشهایش را تکان دهد. میتواند قدمهای بزرگی بردارد و در برکههای آب بپرد. اما او یک مشکل دارد. او با خرطومش نمیتواند صدا ایجاد کند؛ همان صدای معروف فیلها که مثل صدای شیپور است.
شنبه, ۲۸ خرداد
مجموعهی «استنلی همهکاره» دربارهی موشِ همستر سختکوشی است که در هر جلد به شکل متصدی یک شغل خدماتی ظاهر میشود. نکتهای که در همهی کتابهای مجموعهی استنلی به چشم میخورد، معرفی ماشینها و مشاغل است. شخصیتهای داستانها هم همه جزو خانوادهی موشها هستند. نویسنده سعی دارد مفهوم خدمات و همبستگی اجتماعی را با کلمات ساده و تصاویر دوبعدیِ واضح و روشن به کودکان بیاموزد.
چهارشنبه, ۲۵ خرداد
«غریغرشی» کتابی است دربارهی بچهشیری که در جنگل با خانوادهاش زندگی میکند. اما به نظر میرسد که این بچهشیر تنبل است و از خوابیدن خیلی خوشش میآید. در طول داستان، خانوادهی بچهشیر تمام آموزشی را که لازم دارد به او میدهند. او نیز آموزشهای لازم را دریافت میکند اما خوابآلود است. به مرور در داستان شاهد بزرگ شدن و رشد بچهشیر هستیم.
یکشنبه, ۲۲ خرداد
دو خرگوش در حال کندن تونلی در زیر یک جادهی پررفتوآمد هستند. آنها میخواهند به سلامت به سوی دیگر این جاده برسند. جایی که پوشیده از علفهای سبز و تازه است. یکی از آنها بر کندن این تونل پافشاری دارد و دیگری ترجیح میدهد از جاده عبور کنند. اما در جاده ماشینها با سرعت زیاد عبور میکنند.
شنبه, ۲۱ خرداد
بازی باب گراهام با نور خورشید شگفتانگیز است. او در کتاب «خورشید چطور به خانه کوکو رسید» طلوع خورشید را بهانهای برای نشان دادن برخی رخدادها در سراسر دنیا کرده است. این کتاب، میتواند ادامهی کتاب «دکمههای نقرهای» باشد. در یکی از صفحههای کتاب، بر دیوار خانهی کوکو، دختر داستان، نقاشی او را از جودی و جاناتان میبینیم.
چهارشنبه, ۲۱ اردیبهشت
کتاب «دکمههای نقرهای» داستان دیدن چیزها و کسانی است که روزانه به آنها توجه نمیکنیم؛ چیزها و کسانی که از ما دور هستند و نمیتوانیم آنها را ببینیم، اما شبیه همهی رخدادهای این کتاب همواره پیرامون ما در جریاناند.
دوشنبه, ۱۹ اردیبهشت
خرس دنبال برتی گذاشته در کتاب «برتی و خرس». بیمقدمه و بدون هیچ آغازی، کتاب با این جمله آغاز میشود: «چون خرس دنبال برتی گذاشته بود.» چرا کتاب این جمله را میگوید؟ چون برتی را میبینیم که دارد میدود و پشت سرش به خرسی نگاه میکند که دهانش باز است و انگار میغرد و میخواهد برتی را بخورد. غرش خرس در تصویر با هیچ واژه و نامآوایی نشان داده نشده است؛ پس شاید خرس فقط دهانش را باز کرده و چیزی نمیگوید! برتی هم پسربچهای با کلاه قرمز است که مانند همهی شخصیتهای تصویرهای پاملا آلن، تپل و بامزه است.
یکشنبه, ۱۸ اردیبهشت
کتاب «تا خانه در باران» نمایشی از رخدادهای یک شب بارانی است از فاصلههای نزدیک و دور. مادری با فرزندش در راه خانه است، سوار بر ماشین. در این شب بارانی که جادهها شلوغ و لغزنده است، کودک شاهد رخدادهایی عجیب و ساده است. ما از نماهای دور و نزدیک مانند یک فیلم، نظارهگر این داستان نمایشی هستیم. از خرگوشها و موشها و ماهیها و اردکها تا حتی حلزون. از وسایل و جزئیات لباس و ماشینها، تا خیابان و آسمان و بزرگراه. همه چیز در این کتاب دیدنی است و خواندنی.
شنبه, ۱۷ اردیبهشت
«چه کسی قایق را غرق کرد؟» با تصویری از نمایی دور آغاز میشود که دریا و خانهای را نشان میدهد که از میان تپههایش یک گاو و یک الاغ را میتوانیم ببینیم. دیدن سه جانور دیگر پشت الاغ و گاو برایمان آسان نیست. این تصویر ابتدای کتاب، آغاز داستان است اما بدون هیچ واژهای. ما تماشاچی و ببینندهی این داستان هستیم و کتاب با اولین تصویرش ما را به واقعیت فانتزی کتاب فرامیخواند. واقعیت است، چون همانند یک رخداد واقعی روایت میشود و فانتزی است، چون داستان جانورانی است که روی دوپایشان میخواهند سوار قایق شوند.
یکشنبه, ۱۱ اردیبهشت
«لوبیها در عدد هیچ» از مجموعه کتاب «لوبیها در...» داستان مواجهه کوین، یکی از لوبیها با مفهوم عدد صفر و شمارش از 0 تا 10 است.
یکشنبه, ۴ اردیبهشت
«شب شده، وقت خوابه»، یکی از عنوانهای مجموعه کتاب «غاز کوچولو» است. در این کتاب غاز کوچولو خوابش نمیبرد و دنبال همبازی میگردد.
چهارشنبه, ۳۱ فروردین
کتاب «آهای! گوسفند شیطون وقت خواب است»، داستان دختر کوچکی به نام فیبی است که برای اینکه بتواند بخوابد، از همان راه حل قدیمی شمردن گوسفندان استفاده میکند، اما این بار گوسفندها مانند همیشه نیستند و خودشان تصمیماتی دارند.
یکشنبه, ۲۸ فروردین
«تخت خواب مامان و بابا»، کتابی است درباره خرس کوچولویی به نام لئو. او دوست دارد شبها در تخت پدر و مادرش و پیش آنها بخوابد و برای این کار از هر بهانهای استفاده میکند.
چهارشنبه, ۲۴ فروردین
کتاب «اگر به یک سگ دونات بدهی» از مجموعه کتاب «اگر به یک...»، داستانی طنز و سرخوشانه از سلسله اتفاقاتی است که بعد از دادن یک دونات به یک سگ روی میدهد.
دوشنبه, ۲۲ فروردین
کتاب «خانم مینگو و دردسرهای هوای بد» از مجموعه کتاب «خانم مینگو» یکی از جلدهای این مجموعه کتاب علمی جالب است. کتابی که در لابهلای داستان ساده و شخصیتهای دوستداشتنی آن، مخاطب با مطالب علمی در مورد آب و هوا آشنا میشود.
شنبه, ۲۰ فروردین
«جورج میمون بازیگوش به سینما میرود» از مجموعه کتاب «جورج میمون بازیگوش» داستان میمونی به نام جورج است که به سینما میرود و کنجکاویاش باعث ماجراهایی میشود.
شنبه, ۲۰ فروردین
کتاب «بخوان، بچرخان، ببین» داستان یک کرم ابریشم است که به دنبال غذایی برای خوردن میگردد. اما انگار هر چیزی که برای خوردن پیدا میکند، اگر جور دیگری به آن نگاه کند، چیز دیگری از آب در میآید.
یکشنبه, ۱۴ فروردین
هر طرف را که نگاه میکنی ریسهها و کاغذهای رنگیرنگی و یکعالمه بادکنک قرمز و بنفش و نارنجی و آبیرنگ میبینی! اینطور که معلوم است انگار امروز همه چیز فرق دارد و در خانهی فیل کوچولو قرار است اتفاق تازهای بیفتد. نکند قرار است که همه با هم بادکنکبازی کنند یا با ریسههای رنگی کاردستی هیجانانگیزی بسازند؟ شاید هم تولد کسی باشد. اما چهکسی؟ تولد مامانفیله، بابافیله یا شاید هم خود خود فیل کوچولو! وقتیکه مامان و بابای فیل کوچولو هوراااای بلندی میکشند، کوچولوی دوستداشتنی داستان مطمئن میشود که تولد خود اوست. حالا دیگر همه چیز معلوم است. امروز جشن «تولد فیل کوچولو» است.
چهارشنبه, ۲۵ اسفند
بچه گربهها عاشق بازی با گولههای کاموایی هستند. پیشی بازیگوش ما هم دنبال این گوله کامواهای رنگی میدود و بازی میکند. از قرمز شروع میکند و ناگهان توپک کاموایی دیگری جلویش ظاهر میشود. بزرگسالی که این کتاب تصویری مقوایی را با کودک سهیم میشود در صفحه نخست که تنها این جمله آمده است که «پیشی خیلی بازیگوش است» از او میپرسد پیشی چه میکند؟ توپک پیشی چه رنگی است؟ این پرسش در صفحات دیگر نیز میتواند تکرار شود و کودک را به سخن گفتن، بازگو کردن نام رنگها و شمارش تشویق کند. در پایان پیشی در مییابد که این توپکهای کاموایی برای بازی نبوده است.
سه شنبه, ۱۷ اسفند
شناخت احساسها از مهارتهای مهمی است که کودک باید از همان نخستین سالهای زندگی آن را فراگیرد. کودک نیاز دارد هم احساسهای خود و اطرافیان خود را بشناسد و هم نام آنها را بداند. هنگامی که کودک میتواند چهره شاد و اندوهگین، خشمگین یا شگفت زده را را از هم تشخیص دهد بهتر میتواند با دیگران ارتباط بر قرار کند و درباره احساسهای خود و نیازهایش سخن بگوید.
یکشنبه, ۱۵ اسفند