پسرک در انبار خانه اش هواپیمای عجیب و خارق العاده ای پیدا می کند و تصمیم می گیرد با آن به فضا برود.
پس از طی مسافتی هواپیما بنزین تمام می کند و ناچار بر روی ماه فرود می آید. او تک و تنها است و تاریکی، نور کم سوی چراغ قوه، و صداهای عجیب و غریب، شرایط ترسناکی را به وجود آورده است. سفینه دیگری از مریخ برروی ماه فرود می آید. آن دو متوجه یکدیگرمی شوند و به یکدیگرکمک می کنند. پسر به زمین برمی گردد و پس از رفع خستگی و دیدن برنامه مورد علاقه اش در تلویزیون وسایل تعمیر سفینه را برمی دارد و با طنابی که مریخی برایش می فرستد به ماه برمی گردد. پسرک سفینه مریخی را تعمیرمی کند و مریخی هم به او بنزین می دهد. کودک با کمک یک داستان جذاب از نتیجه و ارزش کمک و یاری به یکدیگر آشنا می شود.
باور بسیاری بر این است که نگارش و تصویرگری کتاب تصویری کار ساده ای است. نتیجه این تلقی گاه به خلق آثار بی مایه و مبتذل و ساده انگارانه ای منتهی می شود که نه کودکان را راضی می کند ونه متخصصان امر را، نگارش و تهیه ی کتاب تصویری از مشکل ترین کارهای ادبیات کودک است؛ به خلاقیت، اختصار و زبان فوق العاده ای نیاز دارد ومهم تر از همه موضوع و قصه ای شفاف و در عین حال شگلت انگیز و ساده می طلبد.
« چطوری برگردم خانه؟» بسیار جذاب و خیال انگیز است؛ قصه ی دیدار دو کودک گم شده روی ماه که برای حل مشکل خود وبازگشتن به خانه، راه حلی بسیار کودکانه و خیال انگیز پیدا می کنند. این قصه را تصاویر بسیار ساده و جذابی همراهی و روایت می کنند. دو ترجمه ی دیگر از این کتاب با نام های « راه برگشت به خانه» و «بازگشت به خانه» منتشر شده است.