برای نوجوانان معمولاً زندگی نامه ها هیجان انگیزند. این کتاب ها، به نوجوانان در درکزندگی انسان ها و شیوه ها ی متفاوت زندگی در موقعیت های مختلف و كنار آمدن با دشواری ها یاری می رسانند.
پرسش های فلسفی برای گفت و گو درباره کتاب چشم بهشتی، نوشته دیوید آلموند
مایکل و خانواده اش تازه به این خانه آمده اند. خواهر تازه وارد مایکل، سخت بیمار است و این خانواده را در وضعیتی بحرانی قرار داده است. مادر، در بیمارستان و کنار خواهر کوچولوست و پدر مرخصی گرفته تا روزها سر و وضع خانه را سر و سامان بدهد. خانه ی بزرگ اما، قدیمی که صاحب قبلی آن، یک پیرمرد بیمار، مرده است.
هرچقدر کودکان بیشتر بخوانند، فرصت آنها برای برنده شدن کارت شانس خواندن بیشتر است! فعالیتی مناسب برای خوانندگان خردسال و مبتدی، خوانندگان نوجوان و پیشرفته
حامی پسری پانزده ساله است که با شروع جنگ و از دست دادن پدر، مادر، خواهر و برادرش با بی بی و دایی عباس به شهر قم مهاجرت می کنند. او احساس تنهایی می کند، همه به او به چشم غریبه ای جنگ زده نگاه می کنند، اما فقط او تنها نیست! حوری دختر نوجوان همسایه با وجود داشتن پدر و برادر باز هم تنهاست.
بین "هیلاری" و "سارا-کیت" دوستی عمیقی پیدا می شود که عامل آن وجود خانه و دهکده جن ها در حیاط پشتی خانه سارا-کیت است. سارا-کیت دختر عجیب و مرموزی است که هیچ دوستی در مدرسه ندارد. بد لباس و تند خوست.
آنان پنج نفر بودند. پنج نوجوان، پنج دوست. هر کدام دو نام داشتند. نام اصلی و نامی که به مناسبتی روی یکدیگر گذاشته بودند: تقی (زمان)؛ رجب ( پینوکیو)؛ قاسم (تیمور)؛ هاشم (بز) و موسی (باد). داستان در روستایی پیش از انقلاب شروع می شود.
"مرد بازرگان رفت و رفت از کوه و دشت گذشت تا به هندوستان رسید، هر چه داشت به سود فروخت و هر چه خواست به قیمت خرید. تحفه و سوغات فراوان در بار بست و وقت برگشت یاد خواهش و سفارش طوطی افتاد، بار و بنه وانهاد و رو به راه جنگل نهاد"
«مگی» ١٢ ساله قادر است با بلند خواندن کتاب، شخصیت های داستان را از دنیای درونی به دنیای بیرونی بکشاند. این نیروی جادویی که از پدرش آموخته سبب دردسرهایی برای او و خانواده اش می شود. اما سرانجام با کمک همین قدرت بر یک شخصیت منفی کتاب که جان گرفته و قصد نابودی پدر و مادرش را دارد، پیروز می شود.
"ماده ۱۰ قوانین استاندارد در مورد برابری فرصت ها برای معلولان چنین می گوید: "دولت ها باید فرصت ها و امکانات معلولان را برای بارور ساختن خلاقیت و توانمندی های هنری و ذهنی شان نه تنها به سود خود بلکه به سود جامعه چه در شهر و چه در روستا تضمین کنند. رقص، موسیقی، ادبیات، نمایش، هنرهای تجسمی، نقاشی و پیکره سازی نمونه هایی از این فعالیت هستند".
این قانون و دیگر قوانین در رابطه با حقوق معلولان بازتاب دهنده ی توجه جامعه ی جهانی به حضور جمعیت بیش از ۶۵۰ میلیونی معلولان به عنوان نیروی انسانی بالقوه ای است که حق دارد و می تواند در هر عرصه ای نقش داشته باشد اگر و فقط اگر شرایط برای بروز توانایی هایشان مناسب باشد. مناسب سازی مواد خواندنی گامی عملی برای مناسب سازی شرایط و پذیرش معلولان در جامعه است.
سام پهلوان ایرانی آرزوی فرزند دارد. خداوند پس از سال ها پسری به او می دهد با موهایی سپید همچون پیرمردان. موی سپید برای نوزاد را مردم آن زمان بد و بی آبرویی می دانند. و سام هم مثل فریدون از خود می پرسد با کودکی این چنین چه کنم؟ او را نگهدارم یا بر قله ی کوه رها کنم؟
صوفی روی تخت خواب یتیم خانه دراز کشیده بود اما خوابش نمی برد. چون پرتو پر نور مهتاب دزدکی از لای پرده تو آمده بود و مستقیم روی بالش او افتاده بود.
او از تخت پایین آمد غافل از این که الان درست ساعت جادوگری است و هر چیز غیرعادی ممکن است اتفاق بیافتد.
پرومتئوس یک ایزد یونانی است که جرمی مرتکب شده است؛ او از زئوس آتش را دزدیده و به انسان ها بخشیده است. زئوس مجازات سختی برایش درنظر می گیرد؛ هر روز صبح پرنده ای (عقاب) غول آسا مامور می شود که او را بکشد و جگرش را بیرون بکشد و بعد دوباره زنده شود.
یوسف و فتاح از اهالی روستای ایران "دره سی"روستایی دور افتاده در حوالی سرعین از توابع اردبیل هستند. سارا خواهر فتاح قرار است بعد از عید عروسی کند و از ده برود و فتاح هم امیدوار است پس از او خود را از این روستای دور افتاده نجات دهد.
کتاب «روشنگران تاریکی» در برگیرنده زندگی باغچه بان و همسر و یاورش صفیه میربابایی و یادداشت های ثمین و ثمینه باغچه بان درباره زندگی پدر و مادرشان و مجموعه عکسهایی از آلبوم خانوادگی آن ها است.
صفر گوسفندار است و قصد دارد گوسفندهایش را بفروشد تا درآمد فروش آن ها را خرج درمان پای دختر فلجش کند، اما گرگ گوسفندها را می کشد. صفر بجای اینکه گرگ را بکشد زنگوله گردن بزش را به گردن گرگ می اندازد که صدای آن هشداری باشد برای مردم روستا و این سزای خیانت گرگ است.
اشوزدنگهه مغ جوانی است که نزد کوارسمن، مغ بزرگ علوم دینی می آموزد. شاماش رقیب مغ بزرگ او را می کشد تا به معجون جاودانی دست یابد. اشوزدنگهه ناخواسته معجون را می نوشد و عمر جاودانی پیدا می کند، او در طی سفر به تاریخ مأمور مبارزه با شاماش که مظهر پلیدی است می شود.
امیرعلی ۱۴ ساله برای پرستاری از یک نویسنده پیر و بیمار استخدام می شود. او که شاهد زندگی یکنواخت و کسل کننده پیرمرد است، سعی می کند فضاهای هیجان انگیز و شادی را که پیرمرد دوست دارد ، برایش فراهم کند، پرده های اتاق تاریک را کنار می زند تا نور و روشنایی به داخل اتاق بیاید، یا بدور از چشم بستگان پیرمرد او را تا پارکینگ می برد و با هم در سرازیری خیابان دوچرخه سواری می کنند. سرانجام زندگی پیرمرد پس از گذراندن یک روز لذت بخش به پایان می رسد.
اعتماد به نفس پایین یکی از معضلات فرهنگی است که از نیمهٔ دههٔ هشتاد میلادی گسترش یافته ولی باوجود اهمیت آن، تا کنون راهکارهای مناسبی برای حل این معضل ارائه نشده است. پایین بودن میزان اعتماد به نفس، یکی از مسائل جدی نوجوانان امروز به شمار میرود. داشتن فرزند نوجوانی با اعتماد به نفس پایین به این معنا نیست که شما والدین شایستهای نیستید یا در دوران کودکی در مورد آنها کوتاهی کردهاید. همهٔ والدین اشتباه میکنند و همهٔ کودکان ممکن است برداشت درستی از رفتارهای آنها نداشته باشند. اعتماد به نفس پایین میتواند دلایل متفاوتی داشته باشد که بعضی از آنها به محیط خارج از خانه مربوطاند.