مجموعه نوشته مناسب خانواده
سالویگ که فرزند وسطی و دومین دختر پادشاه است، نه چهره ی زیبایی دارد که همانند خواهرش با ازدواج خود به سرزمینها و قدرت پدرش بیفزاید و نه همچون برادرش آینده سرزمینشان در دستهای اوست.
اما با درگرفتن جنگ بین کشور آنها و کشور دیگر، پدر او را به همراه خواهر زیبا و برادر ولیعهدش، به قلعهای میان کوههای سر به فلک کشیده میفرستد و گروهی از سربازان شجاع خود را برای محافظت همراهشان می کند.
دوشنبه, ۱۸ مرداد
«من، من هستم» داستانی تصویری است درباره عاقبت خودخواهی انسانها و تاثیر واژههایی که به کار میبریم.
شنبه, ۱۶ مرداد
تریکسی، دختر کوچولویی که هنوز نمی تواند صحبت کند، همراه پدر به لباسشویی عمومی می رود تا لباس های چرک را بشویند. تریکسی خرگوش پارچه ای اش، نافل بانی را هم همراه خودش می برد. آن ها تا انتهای خیابان می روند، از میان پارک می گذرند و پس از مدرسه به لباس شویی می رسند. تریکسی به پدرش کمک می کند تا لباس های چرک را داخل ماشین لباس شویی بریزد.
دوشنبه, ۱۱ مرداد
آبی کوچولو و زود کوچولو با من دوست هستند. روزی آبی کوچولو در غیاب پدر ومادرش به دیدن زرد کوچولو می رود. اما زرد کوچولو در خانه نیست. آبی کوچولو همه جا را به دنبال او می گردد. آن ها با دیدن یکدیگر، از خوشحالی همدیگر را در آغوش می گیرند و هر دو به یک زنگ در می آیند، سبز. حالا پدر و مادر آن ها را نمی شناسند!
چهارشنبه, ۶ مرداد
کتاب تصویری «طبیعت چه شگفتانگیز است! تو هم همینطور!» به خوبی این مفهوم را که «وجود تنوع در طبیعت امری طبیعی است»، در روح و جان خوانندگان خود مینشاند. این کتاب خوانندگان خود را تشویق میکند تا خود را همانطور که هستند بپذیرند و با قوتها، استعدادها و ویژگیهای یکتای خود احساس شایستگی و امنیت را تجربه کنند.
کتاب «طبیعت چه شگفتانگیز است! تو هم همینطور!» به زیبایی درسهایی را از دل طبیعت و زندگی جانوران برای به کار بردن در زندگی انسانی بازگو میکند و در کنار آن اطلاعاتی علمی درباره جانوران در اختیار خوانندگان خود میگذارد. به عنوان مثال در بخشی از کتاب درباره زندگی شیرها و تلاش آنها برای شکار طعمهشان توضیح داده میشود. شیرها در ۷۰ تا ۸۰ درصد موارد تعقیب شکار خود ناموفق هستند. اما ناامید نمیشوند و دوباره و دوباره به تلاش خود ادامه میدهند تا غذای مورد نیاز خود را تامین کنند.
دوشنبه, ۴ مرداد
کتاب «چشمها» یکی از جلدهای مجموعهی «سازگاری برای بقا» است. این کتاب به شگفتیها و تنوع چشمها و قوهی بینایی در دنیای جانوران میپردازد. کتاب شرح سازگاریهایی است که چشم جانوران مختلف در تناسب با روش زندگی آنها یافته است.
کتاب چشمها، شامل این عنوانهاست: چشم انسان، دیدن در شب، در مقابل خطر، در جست و جوی غذا، دیدهبانی از آسمان، پلک سوم، دیدن در نور نامریی، چشم مرکب، دیدن در زیر آب، دیدن در آب و دیدن در هوا، چشمها تغییر میکنند، چند چشمی و بیچشمی. هر بخش شامل متن و تصاویر مرتبط و زیرنویسهای تصاویر است که توضیحات بیشتری را ارائه میدهند.
یکشنبه, ۳ مرداد
مجموعه بازی با علم شامل چهار جلد است با موضوع آب، باد، نیروی جاذبه و آینه که انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نخستین بار در سال ۱۳۸۹ منتشر کرده است. این مجموعه چند جایزه ی بین المللی دریافت کرده و در ایران نیز برگزیده کانون پرورش فکری و کتاب سال ( قم) شده است.
کتاب « به زمین می خورم » به یکی دیگر از موضوعهای علمی یعنی نیروی جاذبه میپردازد. به منظور درک مخاطب از این موضوع علمی، آزمایشهای سادهای در کتاب ارائه شده است تا ضمن بازی و سرگرمی کودک با چیزهایی ساده و قابل دسترس، مفهومی علمی و جالب و پرکاربرد را درک کند.
شنبه, ۲ مرداد
کیتلین ده ساله نوعی بیماری اتیسم دارد. او همراه پدرش زندگی می کند. قبل از حادثه ی تیراندازی در مدرسه ی برادرش، آن ها خانواده ای سه نفره بودند، و کیتلین همچون مرغ مقلد از راهنمایی های برادرش، دون، برای کنترل رفتارهای اتیسمی اش استفاده می کرد. بعد از حادثه تیراندازی در مدرسه و کشته شدن دون، کیتلین و پدرش از این خادثه سخت آزرده و رنجور می شوند.
دون پیش از کشته شدن بر روی پروژه ای اجرایی برای مدرسه اش کار می کرد که کیتلین را درگیر می کند، پروژه ای که تلاش می کند آن را به پایان برساند، پایان پروژه ای که می تواند پایان رنجی باشد که او و پدرش می کشند. تلاش های کیتلین که همیشه زندگی را سیاه و سفید می بیند و مسئولان متعهد مدرسه منجر به تغییر دید کیتلین به زندگی می شود و او کشف می کند رنگ های زندگی تنها سیاه و سفید نیستند.
دوشنبه, ۲۸ تیر
کتاب چرا یخ ذوب می شود؟ از مجموعه «چگونه؟ چرا؟ چطور؟» است که اطلاعاتی در باره ذوب شدن یخ، تشکیل بخار و یخ زدن آب به مخاطب می دهد. مخاطب با خواندن این کتاب مشاهده، انجام آزمایش ، فرضیه سازی و سپس نتیجه گیری را می آموزد.
شنبه, ۲۶ تیر
لی لی دختر کوچولویی است که دوست دارد هر روز به گردش برود. او «هیچ وقت نمیترسد. حتی وقتی هوا کم کم تاریک میشود» چون همیشه سگش او را همراهی میکند. غافل از این که سگش بسیار ترسو است و به طوری که همه چیز را به شکل هیولا و ارواح ترسناک میبیند، مثلا شاخ و برگهای درخت به چشمش چهرههای ترسناک است، یا صندوق پستی در نظر او به هیولایی با دندانهای تیز تبدیل میشود یا وقتی لی لی در حال لذت بردن از غروب خورشید و غذا دادن به اردکهاست، هیولای دریاچه بر او ظاهر می شود!
چهارشنبه, ۲۳ تیر
کتاب « در انتظار یک زندگی طبیعی» داستان دختر نوجوانی است به نام ادی که به همراه مادرش، مومرز، برای زندگی در یک کاراوان کوچک به محلهای جدید نقل مکان میکنند. پیش از این، آنها یک خانواده ی پنج نفره بودند و ادی و مادرش، به همراه ناپدری و دو خواهر ناتنی اش زندگی میکردند. اما بیمسئولیتی مادر در نگهداری از ادی و دو خواهرش سبب جدا شدن آنها میشود.
دوشنبه, ۲۱ تیر
کتاب «طبیعت و آلودگی» به پرسشهای کودکان در حوزه مسایل محیط زیستی میپردازد. متن کتاب مجموعهای از چندین طرح مسئله به شکل داستان های کوتاه و پرسشی مربوط به آن و سپس شرح و بسط نویسندگان برای کمک به اندیشیدن درباره آن پرسشهاست.
شنبه, ۱۹ تیر
هنری عاشق کتاب است،؛ اما نه آن جور که من و تو دوست داریم. او دوست داشت به جای خواندن، آنها را «ببلعد»! بله او به جای خواندن، آنها را میخورد.
هنری هر چقدر بیشتر کتاب میخورد باسوادتر میشود. اما زیاده روی در این کار سرانجام هنری را به دردسر میاندازد. او دیگر نمیتواند کتابها را هضم کند و چیزهایی که یاد گرفته است با هم قاطی میشوند.
یکشنبه, ۱۳ تیر
لورل دانو مادر و مادربزرگش را در توفان کاترینا از دست می دهد و سعی می کند راهی برای فائق آمدن بر دردهایش پیدا کند. او برای مدت کوتاهی در دسته ی تشویق کننده های تیم بسکتبال مدرسه قرار می گیرد و دوست تازه ای پیدا می کند. اما با وجود موفقیت در تیم و پیدا کردن دوستی خوب خاطرات رهایش نمی کنند. اورل به مواد مخدر روی می آورد و خیلی زود گرفتار طلسم ماده ای به نام ماه می شود. ماه فراموشی می آورد و لورل می تواند خاطرات دردناک را فراموش کند. اما خیلی زود همه چیز نابود می شود.
شنبه, ۱۲ تیر
کتاب «فنآوری حیاتوحش» کتابی است که ردپای طبیعت در دنیای مدرن ما را نشان میدهد. کتاب با متنهای کوتاه و تصاویر روشنگرانه، توضیح میدهد ما روش ساختن گلایدر یا زیردریایی، طراحی آسمانخراش ها و حتی ابزارهای کاربردی مانند زیپ را از چه عناصر طبیعیای الهام گرفتهایم.
چهارشنبه, ۹ تیر
با بازی «غلطه آی غلطه – کجای حرفم غلطه» آشنا هستید؟
این بازی جذاب، افزون بر ایجاد تمرکز و دقت در مخاطب، همکاری فعال وی را در بازی به همراه دارد.
یکشنبه, ۶ تیر
«همه ما ماهی سیاه کوچولو هستیم» شاید این سخن فرهنگبانوی ایران، توران میرهادی پارادوکسکال به نظر برسد؛ بانویی را که تمام عمر به کار گروهی و فعالیت فرهنگی و مدنی با بهرهگیری از خرد جمعی مشغول بوده، با ماهی سیاه کوچولوِ تکرو چه کار؟
بهنظر میرسد سرآغاز مدرنیته برمیگردد به تتبعات و یا جستارهای میشل مونتنی که مینوشت، «من وقتی از خودم مینویسم از انسان نوعی سخن میگویم.» یا من اندیشنده دکارت که در پی شک علمی خود میگوید، «میاندیشم پس هستم.» آیا اهمیت این سخنان تنها منحصر به برجستهکردن ذهن فردی در عالمی انتزاعی بهعنوان فاعل شناسا است؟ کانت هم در مقاله «روشنگری چیست؟» روشنگری را به بلوغ عقلی گره میزند، یعنی انسانی که مستقل میاندیشد و در بیان اندیشهاش دلیر است.
چهارشنبه, ۲ تیر
سفر به درون بدن از مجموعه کتاب های سفرهای علمی با اتوبوس جادویی مدرسه است. در این جلد از این مجموعه اطلاعاتی درباره بدن وقتی که بیمار می شویم به مخاطب داده می شود. شیوه ارایه اطلاعات کتاب غیرمستقیم، خلاقانه و به شکل داستان علمی تخیلی است که در آن خانم فریزل که معلم مدرسه است با اتوبوس جادویی خود بچه ها را به درون بدن کودکی که بیمار است، می برد تا بچه ها با نحوه مبارزه بدن با آن بیماری آشنا شوند.
چهارشنبه, ۲ تیر
کسانی هستند که کار ما را برای پیدا کردن یک کتاب خوب، آسان میکنند. آنها خودشان نویسنده و پژوهشگر و کارشناس ادبیات کودکان هستند و با موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان همکاری دارند.
برای آشنایی با این موسسه سراغ محمدهادی محمدی رفتیم که یکی از پایهگذاران موسسه است.
او همان شروع گفتوگو کلی اطلاعات مفید به ما داد:
دوشنبه, ۳۱ خرداد
اسم وب سایت مورد علاقه ی دیجی اردک «مزرعه ی خانوادگی» است. او می تواند در آن بازی کند و با دوستانش گپ بزند. حیوانات زیادی از جمله دوستان مدرسه ی دیجی اردک دوست دارند در این وب سایت بازی کنند. آن جا به همه خیلی خوش می گذرد! شب قبل از جشن تولد راکون، عکسی از راکون که به شکل مسخره ای درست شده است به دست دیجی اردک می رسد، دیجی اردک که به نظرش عکس راکون بامزه است، تصمیم می گیرد عکس را برای دوستانش بفرستد ولی جغد دانا دخالت میکند و به او کمک میکند تا به عواقب کار خود فکر کند.
یکشنبه, ۳۰ خرداد