زیر دسته بندی ها
حس می کنم با دستم، من می بینم با چشمم، من می چشم با این زبون، صداها را من با گوشم می شنوم و بو می کنم با بینی مجموعه ی پنج جلدی است که اطلاعاتی را در باره ی حس های لامسه، بینایی، چشایی، شنوایی و بویایی به مخاطب می دهد. 
سه شنبه, ۱۳ بهمن
کتاب «بابابزرگ سبز من» داستان زندگی پدربزرگی است از زبان نوه اش. پدربزرگ در دوره ای به دنیا آمده است که هنوز تلویزیون و کامپیوتر و تلفن همراه وجود ندارد. او در مزرعه بزرگ می شود و آرزو دارد در دانشگاه رشته باغبانی بخواند. اما جنگ جهانی می‌شود و به جنگ می‌رود. پدربزرگ پس از جنگ در رستورانی با همسر آینده‌اش آشنا می‌شود. آن‌ها بچه‌دار می‌شوند و بعد نوه‌ها به دنیا می‌آیند و دور و برشان شلوغ می‌شود. حالا پدربزرگ پیر است و گاهی چیزهایی را فراموش می‌کند، به جز خاطرات باغبانی‌اش.
چهارشنبه, ۷ بهمن
«این گوزن مال من است» داستان پسری به نام ویلفرد و گوزنی است که یک دفعه سر و کله‌اش پیدا می‌شود و ویلفرد تصور می‌کند او جانور دست‌آموزش است. اما به‌تدریج متوجه می‌شود، ویلفرد که جانوری از حیات‌وحش است، زندگی را با قوانین مورد قبول خودش می‌گذراند، نه قوانینی که ویلفرد وضع کرده است و برای هیچ‌کسی هم نیست.
سه شنبه, ۶ بهمن
مجموعه ۶ جلدی تهاجم و دفاع در جهان حیوانات به ترتیب عبارت اند از :۱- رنگ های اعلام خطر ۲- استتار ماهرانه ۳- زره حیرت آور ۴-  تقلید و هم زیستی ۵- سم و زهر و الکتریسیته ۶- رفتارهای فریبکارانه. در این مجموعه کتاب ها مخاطب با چگونگی دفاع جانوران با استفاده از رنگ های فریب دهنده، روش های مختلف استتار، انواع پوشش جانوران آشنا می شود.
یکشنبه, ۴ بهمن
اگر دوست داری یک نهنگ ببینی، باید بدانی که به چه چیزهایی نگاه نکنی. رزهای صورتی، پلیکان‌ها، دزدان دریایی و... اگر می‌خواهی یک نهنگ ببینی، باید چشم بدوزی به دریا و صبر کنی و صبر کنی و صبر کنی...
شنبه, ۲۶ دی
دست نامه مادر و نوزاد، دست‌نامه‌ای برای مادران و پدرانی است که به زودی کودک‌شان به دنیا می‌آید یا تازه به دنیا آمده است. در این دست‌نامه مهم‌ترین اطلاعاتی که مادران و پدران جوان تا یک سالگی فرزندشان به آن نیاز دارند، از جدول واکسیناسیون تا لباس‌های مناسب نوزاد، از خواب، تغذیه و حمام کردن نوزاد تا نکات ایمنی برای نگه‌داری او گنجانده شده است.
سه شنبه, ۲۲ دی
موش کوچولو عاشق بافتن است. سرانجام روزی یکی از کلاف های زن مزرعه دار نصیبش می شود و دوستانش هم به او کمک می کنند تا به آرزویش برسد. جوجه تیغی دو تا از تیغ هایش را به او می دهد تا از آن ها به جای میل بافتن استفاده کند. موش کوچولو در حال بافتن به سوی خانه اش به راه می افتد و چنان غرق کارش است که اگر قورباغه و سنجاب مواظبش نبودند ممکن است اتفاق بدی برایش بیفتد.
دوشنبه, ۲۱ دی
کتاب دایرة المعارفی است درباره دایناسورها و ویژگی هایشان، عصری که زندگی می کردند، مکان زندگی، وزن، اندازه و نوع تغذیه شان. چند صفحه هم به تاریخچه کشف دایناسورها و پراکندگی آن ها پرداخته است.  مخاطب افزون بر به دست آوردن اطّلاعات جالب درباره ی دایناسورها، با ارزش تنوع زیستی، خطر انقراض حیات وحش و برخی از مشكلاتی كه محیط زیست ما را تهدید می كنند آشنا می شود.
دوشنبه, ۱۴ دی
در این مجموعه چهار جلدی اطلاعاتی در باره منابع گونا گون انرژی (انرژی زیست توده، انرژی هسته ای، انرژی سوخت فسیلی، انرژی خورشیدی) اطلاعاتی به مخاطب داده می شود. هم چنین در باره مزایا و مضرات این انرژی ها توضیح داده می شود و با با یکدیگر مقایسه می شوند.
دوشنبه, ۷ دی
آیا این یک کلاه است؟ آیا این یک درام است؟ آیا این یک قایق است؟ هرچیزی که هست، همه آن را می‌خواهند و نمی‌خواهند باهم شریک شوند. در این کتاب بامزه و درخشان یک بادام‌زمینی کوچک مشکلات بزرگی درست می‌کند.
یکشنبه, ۶ دی
قصه از جایی شروع شد که بادبادک فلوید لای شاخ و برگ درختی گیر کرد. او برای پایین آوردن بادبادکش اول لنگه کفش نازنینش را به سمت بادبادک پرتاب کرد، اما آن هم لای شاخ و برگ درخت گیر کرد و مجبور شد برای پایین آوردنش، آن یکی لنگه کفشش را هم پرتاب کند ولی آن هم گیر کرد. برای پایین آوردن کفش‌هایش، گربه‌اش را پرتاب کرد که آن هم بالای درخت گیر کرد و برای پایین آوردن گربه‌اش نردبان را پرتاب کرد و...
شنبه, ۵ دی
  خرس دلش می‌خواهد برای دوستانش قصه بگوید. اما به زودی زمستان از راه خواهد رسید و دوستانش باید خود را برای زمستان آماده کنند و وقتی برای شنیدن قصه‌ی خرس ندارند. موش برای زمستان دانه جمع می‌کند، اردک خودش را برای پرواز به جنوب آماده می‌کند، قورباغه به دنبال جای گرمی برای خواب در زمستان می‌گردد. خرس به دوستانش کمک می‌کند تا برای زمستان آماده شوند. با آمدن بهار زمان آن است که خرس قصه‌اش را برای دوستانش بگوید.
چهارشنبه, ۲ دی
خرس و پرنده بهترین دوستان هم‌دیگرند. آن‌ها با هم در وسط جنگلی زیبا زندگی می‌کنند. اما کسی که همیشه سخت کار می کند خرس است و پرنده فقط آواز می‌خواند. در شبی برفی خرس مجبور می‌شود برای پیدا کردن هیزم به جنگل برود. خرس دیر می کند و پرنده نگران می‌شود و به دنبال دوستش می‌رود...
دوشنبه, ۳۰ آذر
اگر شما هم با ماجراهای «هاکلبری فین» یا «تام سایر» آشنا هستید، شاید دوست داشته باشید با زندگی نویسنده این آثار نیز آشنا شوید.
یکشنبه, ۲۹ آذر
تاریخ، برای خیلی از ما، یک خط پیوسته است که مستقیم به چندین سال قبل تر وصل مان می کند. ما به لطف و مرحمت سیستم آموزشی مان، عادت کرده ایم تاریخ را یک پارچه و پر از نام ها و سال هایی بدانیم که یکی یکی پشت سر هم ردیف می شوند تا ما را از سال ۰ به سال ۲۰۱۳، یا ۱۳۹۲ برسانند. اما واقعیت تاریخ چیز دیگری است. تاریخ نه یک خط پیوسته و منطقی که حجم عظیم و متنوعی از رخدادهای خوب و بد، مطلوب و نا مطلوب، خشن و لطیف و انسانی و حیوانی است که مطالعه و بررسی آن ها، نه فقط مفید و دانش افزا، که جذاب و دوست داشتنی است.
چهارشنبه, ۲۵ آذر
ما بیش تر رمان های نوجوان آمریکایی و گاهی اروپایی را در ایران می شناسیم؛ خوشبختی کتی از این نظر یک استثناست. این کتاب از نویسنده ای تایلندی است و یکی از پرفروش ترین کتاب های آن کشور. فضای کتاب در روستا می گذرد و ماجرای دختر نه ساله ای است که پیش پدربزرگ و مادربزرگش زندگی می کند. داستان با توصیف از خواب بیدار شدن کتی، در یک صبح، با صدای تلق و تلوق کفگیر و ماهی تاب ی مادربزرگ، آغاز می شود و خیلی زود، با استفاده از جمله های پدربزرگ درباره ی مادربزرگ و کتی، تکلیف خواننده با شخصیت ها روشن می شود: کتی هم کودکی است مانند تمام بچه های هم سن و سالش، با تمام از زیرکاردر رویی ها و یا خواسته های کوچک و بزرگ؛ پدربزرگ روحیه ی طنز دارد، دنیا را سخت نمی بیند و سعی می کند از کنار مشکلات راحت بگذرد؛ اما مادربزرگ کم تر لبخند می زند و زندگی را، با نخریدن وسایل برقی، برای خودش سخت کرده است.
سه شنبه, ۲۴ آذر
تنهایی آدم هایی که پیرشده اند هر کدام به شکلی است. این کتاب از دریچه ی نگاه یکی از آن هاست. سارای پیر مهربان، که هر روز سوار شدن کودکان به اتوبوس و رفتن شان را به مدرسه می بیند، از آن گوشه پسری را می بیند تنها، به تنهایی خود سارا، که بچه هایش بزرگ شده و از کنارش رفته اند. دست های پسرک سرد است و می لرزد. سارا دوست دارد حداقل لبخندی از این کودکان ببیند؛ لبخندی که با آن کمی از تنهایی دربیاید. با دیدن این صحنه، یک فکر بکر به نظرش می رسد.
دوشنبه, ۲۳ آذر
معلولیت جسمی، بی سرپرست شدن، آوارگی، ازدواج اجباری، اعتیاد و جنگ. شاید به نظر برسد هر کدام از این‌ها به تنهایی بتواند زندگی یک کودک یا نوجوان را تباه کند، چه رسد به این‌که همه‌ آن ها با هم از راه برسند. اما، امیدواری به فردای بهتر، قدرتی به انسان می دهد که .... جامعه افغانستان، سال هاست با این دشواری ها و آسیب‌هایی مانند سوء تغذیه، نبود آموزش، بزه‌کاری، تبعیض جنسیتی و ضربه‌های روحی ناشی از جنگ در زمان حکومت طالبان روبه روست. «دبورا الیس» نویسنده‌ کانادایی، در سال ۲۰۱۱ میلادی، گفت‌گوهایی با شماری ازکودکان و نوجوانان دختر و پسر افغانستان، در شهر کابل انجام داده و آن‌ها را در کتاب «کودکان کابل» به چاپ رسانده ‌است.
چهارشنبه, ۱۸ آذر
لنا دختری است که احساساتش را به یک طریق نشان می دهد؛ نشستن بر لبه ی شیروانی، دعواهای پدر و مادر برای لنا و لارنس می تواند ادامه دار باشد، آن ها این قضیه را پذیرفته اند، اما وقتی ماجرای جدا شدن شان جدی می شود، نمی دانند چه کار کنند. می خواهند به آن ها کمک کنند. کمتر کتابی است که به این مسئله یعنی فاصله ی بین اعلام جدایی تا انجام شدن آن پرداخته باشد. حس های متفاوتی که دختر و پسر خانواده با آگاهی از این موضوع دچارش می شوند، روند برخوردشان با قضیه و همین طور واکنش پدر و مادر نکاتی است که در این کتاب به صورت داستان مطرح شده است.
شنبه, ۱۴ آذر
پدربزرگ من داستانی تصویری است برای خردسالان که رابطه نوه و پدربزرگ و نیازشان را به هم بیان می کند. نوه تنهایی پدربزرگ را پر می کند و سبب خوشحالی او می شود و پدربزرگ با نوه بازی می کند و او را سرگرم می کند. «پدربزرگ من» اثری است که هم از پیری و ویژگی های دوران پیری و هم از عشق بی پایان پدربزرگ به نوه و برعکس حکایت می کند.      همین‌طور که هست دوستش دارم
سه شنبه, ۱۰ آذر