فهرست کتاب های ترجمه شده برای کودکان ۷ - ۹ سال
در این صفحه کتابهای فهرست کتاب های ترجمه شده برای کودکان ۷ - ۹ سال آورده شده است.
در این دوره علاوه بر کاملتر شدن ساختار زبانی و گنجینهی واژگان کودک، او خواندن و نوشتن میآموزد و استفاده از این مهارتها برایش لذتبخش است. بنابراین کتابهایی در اختیار کودک بگذارید که خواندنشان آسان و در رشد و پرورش مهارتهای خواندن موثر هستند. همچنین کودک دوست از قصهسازیهای خود لذت میبرد بنابراین بهتر است با کمک کتابهای تصویری و بدون واژه این فرصت را برای قصهپردازی کودک فراهم کنیم.
در این سن کودکان با وجود اینکه به دنبال کسب استقلال فردی هستند، اما باز هم نیاز به حمایت بزرگسالان دارند. ترس از روح و موجودات خیالی هم از دیگر ویژگیهای این سن است.
با شناخت بهتر ویژگیهای زبانی و رفتاری کودکان در این دوره، میتوان کتابهای مناسبی برای آنها انتخاب کرد.
کتاب «ویلف ترسوی بزرگ، سلطان جنگل میشود»، کتاب سوم از مجموعه کتاب 5 جلدی «ویلف ترسوی بزرگ»، درباره پسر کوچکی به نام ویلف است که تقریبا از همه چیز میترسد. او خواهر کوچکی به نام دات دارد، که همیشه از سر تا پا کثیف است، و همسایهای به نام آلن که دوست دارد بدترین و شرورترین آدم روی زمین باشد. در این کتاب آلن میخواهد در سفری به آفریقا، پادشاه جانوران شود تا دنیا را نابود کند، اما این ویلف است که قصد دارد تا جلوی او را بگیرد.
شنبه, ۲۴ مهر
کتاب «لمس خوب لمس بد» کتابی است برای همه والدین. والدینی که میخواهند در خصوص آزارهای جنسی به کودکشان هشدار دهند، ولی نگرانند که چگونه باید در این مسیر گام بردارند. صحبت از آزار جنسی صحبت سختی است مخصوصاً اگر قرار باشد که با کودکان و برای مراقبت از آنها عنوان شود. مادر و پدر معمولاً نگران این هستند که اطلاعاتی نادرست به فرزندشان بدهند، اطلاعاتی که باعث ترس آنها شود و یا آنها را سردرگم کند. کتاب «لمس خوب لمس بد» در این زمینه میتواند یاریرسان آنها باشد.
چهارشنبه, ۲۱ مهر
«نرو دیگه!» از مجموعه کتاب «فیلی و فیگی» ماجرای یک روز دیگر از دوستی آنها است. روزی که به نظر خوب میرسد، درست مثل دیروز البته قبل از آنکه فیگی اعلام کند وقت رفتناش فرا رسیده است.
دوشنبه, ۱۹ مهر
«دیدی پرواز کردم!» یکی دیگر از داستانهای مجموعه کتاب «فیلی و فیگی» است. با دیدن عنوان و تصویر روی جلد کتاب به نظر میرسد در این قسمت پرواز موفقیت آمیز فیگی در انتظار خواننده است. اما مگر یک خوک میتواند پرواز کند؟! بر خلاف فیلی، فیگی فکر میکند بتواند پرواز کند، شما چه فکر میکنید؟
دوشنبه, ۱۹ مهر
کتاب «درخت آرزو» اثر «کاترین اپلگیت» حکایتی فریبنده و ساده است که در آن احترام، مقاومت و امید پیروز میشود. داستان توسط یک درخت بلوط کهنسال که دوستانش به او قرمز میگویند روایت میشود. اما توی محله سالهای سال است که آدمها به او میگویند درخت آرزو. هرفصل کتاب با کلماتی وحدتبخش و همدلانه آغاز میشود و با جملهای زیبا و تفکر برانگیز به پایان میرسد.
یکشنبه, ۱۸ مهر
کتاب «اولین روز مدرسه» از مجموعه کتاب «اولین تجربههای تو» داستان خواهر و برادر دوقلویی است که برای اولین روز مدرسه آماده میشوند. یکی از آنها از محیط مدرسه و معلمها احساس خجالت میکند. اما بعد از گذراندن یک روز در محیط مدرسه با همراهی پدر و مادرشان و در کنار سایر کودکان، هر دو هنگام بازگشت به خانه، از پیدا کردن دوستان جدید خوشحال هستند و حس میکنند در مدرسه به آنها خوش گذشته است.
چهارشنبه, ۱۴ مهر
کتاب «ماری ادلند، دخترک دانشمند» از مجموعه کتاب «راهت را پیدا کن»، داستان دختر کنجکاوی به نام رزی است که پرسشهای زیادی دارد و مانند یک دانشمند برای یافتن پاسخ پرسشهایش پرسشهای بیشتری طرح میکند، فرضیه میسازد و آنها را آزمایش میکند.
دوشنبه, ۱۲ مهر
«من هنری فنچ هستم»، کتابی است در مورد پرندهای کوچک، به نام هنری، که با خانوادهاش در یک گروه بزرگ زندگی میکند. آنها هر روز را تکراری و بدون کار خاصی سپری میکنند. اما یک روز هنری متوجه چیزی میشود، او میتواند فکر کند!
چهارشنبه, ۷ مهر
کتاب «مشکل زرافهای» در مورد ادوارد زرافه است. او اصلا از داشتن گردن به این درازی احساس خوشآیندی ندارد. حتی از نظرش گردنش اصلا مفید نیست. اما سایروس لاکپشت جور دیگری به این ماجرا نگاه میکند.
سه شنبه, ۶ مهر
«سلام ترس!» کتابی در مورد شناخت احساس ترس است. عنوان کتاب از همان ابتدا روشن میکند که باید با ترس آشنا شد و به او سلام کرد.
یکشنبه, ۴ مهر
«ویرجینیا گرگ میشود» داستانی در مورد تجربه احساس ناخوشایند عصبانیت، خشم و ناراحتی یک دختر است و راه حل کنار آمدن با این احساس.
دوشنبه, ۲۹ شهریور
در کتاب «آنجا که شادی آغاز میشود» میزبان احساسی دلپذیر و خواستنی هستیم، شادی. هنگامی شادی آغاز میشود که آن را شناخته باشی، بهراستی شادی چیست؟ آیا مفهوم شادی برای همه یکسان است؟ شادی همیشه یک نام ندارد و همواره پایدار نیست. برای شاد بودن شاید لازم نیست تلاش کنی و دائم دنبال آن باشی. چون شادی همیشه هست و باید در خودت جستوجو کنی.
یکشنبه, ۲۸ شهریور
خواندن کتاب «دماغ ملکه» از دیک کینگ اسمیت شما را در هر سنی که هستید خوشحال میکند. «دماغ ملکه» با نثری روان و جذاب ماجراهای هارمونی پارکر دختر ده سالهای که عاشق جانوران، جادو و خیالپردازی است را به زیبایی به نمایش میگذارد. دختری است که انتخابهایش و آرزوهایش چندان مورد تایید خانواده نیست و رابطهاش با والدین و خواهرش بهتدریج از چالشهای همیشگی به صلح میرسد.
چهارشنبه, ۱۰ شهریور
«مراقبم باش!» داستان کتابخوانی پسری به نام یوری همراه با آقای اشنیپل است. آنها در خیالشان پرواز میکنند. داستان نشان میدهد که برخی از قوانین والدین منطقی نیست و ذهن کودک را با تخیل و انعطاف همراه میسازد.
سه شنبه, ۹ شهریور
در کتاب «عینک نمیزنم!» دخترکوچولویی به نام تانیا بعد از مراجعه به چشم پزشکی متوجه میشود که نیاز به عینک دارد اما او عینک زدن را اصلا دوست ندارد. تانبا پس از چندین بار تلاش برای گم کردن عینکش، در نهایت متوجه میشود با عینک چهقدر بهتر از عهده بازیها و کارهایش برمیآید.
یکشنبه, ۷ شهریور
کتاب «رختخواب خیس» درباره موضوع شب ادراری کودکان است. در این کتاب پسر بچهای به نام مکس که خودش قبلا همین مشکل را داشته است، تصمیم میگیرد تا مشاور کودکان دیگر شود. او با توضیح این مطلب که مشکل شب ادراری مشکل خیلی از بچههای دنیا است و توضیح سیستم دفع بدن برای دوستان کوچکش، به آنها کمک میکند تا مشکلشان را برطرف کنند.
چهارشنبه, ۳ شهریور
«درخت خاطره» داستانی لطیف با موضوع دوستی و غم از دستدادن دوست و زنده نگهداشتن خاطراتش است.
سه شنبه, ۲ شهریور
داستان «کی از کتاب بد گنده میترسد؟» از مجموعه کتاب «ماجراهای هرب» درباره پسربچهای به نام هرب است که از کتابهایش به خوبی مراقبت نمیکند. او یک روز به طور جادویی وارد داستانها میشود و با پیامد خراب کردن کتابهایش روبهرو میشود. در این مسیر او داستانهای قدیمیتری را نیز مرور میکند.
چهارشنبه, ۱۳ مرداد
کتاب «قورباغه و شهاب» یکی دیگر از کتابهای مجموعه کتاب «قورباغه» اثر «ماکس فلتهاوس» نویسنده و تصویرگر برجستهی هلندی است؛ داستانی دلنشین، ساده اما ژرف درباره دوستی و همدلی.
سه شنبه, ۱۲ مرداد
«بابا و دایناسور» داستان پسری است که میخواهد مانند پدرش شجاع باشد. او از یک دایناسور کمک میگیرد که از هیچچیز نمیترسد. تا اینکه دایناسور گم میشود و اینجا پدر به کمک او میآید. پسر درک میکند که ترسیدن ایرادی ندارد و دوباره دایناسورش را مییابد.
چهارشنبه, ۶ مرداد