کتاب های محیط زیست برای کودک و نوجوان
کتاب های محیط زیست برای کودکان و نوجوانان، کتابهایی داستانی یا غیرداستانی هستند که نگاه ویژهای به مسئله محیطزیست و نگهداری از آن دارند.
از آنجا که نگهداری از محیط زیست مسئلهای مهم و ضروری است، لازم است آموزشهای محیط زیستی را برای کودکان و نوجوانان در نظر بگیریم.
کتابهای این صفحه، آموزشهایی در جهت حفظ محیط زیست، بازیافت، کمبود آب، حفاظت از حیات وحش، تغییرات آبوهوای کرهی زمین و... است. هر کدام از این کتابها به موضوع خاصی دربارهی محیط زیست پرداختهاند.
کلاههای خود را سفت بگیرید! در جزیره سامسو در دانمارک بادهای تندی میوزد. با خواندن این کتاب مردمی دوستدار محیطزیست را ملاقات خواهید کرد که اکنون با افتخار خانه خود را جزیره انرژی مینامند.
شنبه, ۲۱ فروردین
کتاب «میخواهم پاندا را نجات دهم» یکی دیگر از داستانهای دوخواهر و برادر ماجراساز یعنی لولا و چارلی است. اینبار داستان از اینجا شروع میشود که روز نجات جانوران در مدرسه است و لولا و دوستش لوتا مثل همیشه ذوقزدهاند. آنها فکر میکنند که باید زرافهی گردن دراز را از شر ابرها نجات دهند. اما چارلی و دوستش مارو شروع میکنند به توضیح دادن برای آنها که برای نجات جانوران چه باید کرد. آنها داستان انقراض جانوران را برای خواهرانشان بازگو میکنند و برای درک بیشتر خطر انقراض، به سراغ کتابها میروند.
شنبه, ۲۱ فروردین
کتاب «پنهان میشویم، پیدایمان کن» یک کتاب تصویری است که اتکای آن به جای متن، بر تصاویر است و خواننده را تشویق میکند جانورانی را پیدا کند که در زیستگاه طبیعیشان پنهان شدهاند. آنچه در کتاب «پنهان میشویم، پیدایمان کن» خوزه آروئگو آمده است، همان بازی قایم باشک است که همه کودکان، تقریبا در هر جای دنیا آن را میشناسند.
شنبه, ۱۴ فروردین
امروزه دیگر کمتر کسی است که اصطلاح «کمبود آب» را نشنیده باشد. کارشناسان میگویند که بیش از ۷۰ درصد کره زمین را آب پوشانده است. پس چرا کمبود آب؟ کتاب «بازمصرف، بازیافت و بازکاهی در مصرف آب» به همین موضوع میپردازد.
میزان آب شور و آب شیرین موجود در کرهزمین، آلودگی و تصفیه آب، تصفیه فاضلاب، استفاده از آب بازیافتی، از جمله موضوعهایی هستند که در این کتاب به آنها پرداخته میشود.
یکشنبه, ۸ آذر
قطع شدن زنجیره ی غذایی کتابی است درباره ی اهمیت محیط زیست و در سرزنش آدم بزرگ هایی که غیر از نفع و فایده ی فعلی خودشان به چیز دیگری اهمیت نمی دهند. خیال می کنند دنیا مایملک ایشان است و سهم کودکان و جانوران را برای زندگی فراموش کرده اند. کریس دولیسی تلاش کرده است این موضوع را در قالب داستان برای مخاطب طرح کند و شیوه هایی برای جمع آوری اطلاعات درباره ی پدیده های گوناگون و نیز چگونگی اعتراض به نادرستی رفتار و اشتباه های دیگران به بچه ها آموزش دهد. ماجرای این قصه درباره ی خرس های قطبی است که در اثر آلودگی های نفتی در معرض خطرند.
دوشنبه, ۱۳ بهمن
ممکن است بیابان را سرزمینی سخت، داغ و بی آب و علف بدانید که کسی به زندگی در آن علاقمند نیست. اما دوباره فکر کنید! در بیابانها انسانها و جانورانی زندگی میکنند که هر دو گروه به آن عشق میورزند.
سه شنبه, ۸ مهر
کتاب «باغچهی پسرک» داستان تلاش پسرکی است که میکوشد به طبیعت رو به نابودی شهر کمک کند تا خود را بازسازی کند.
یکشنبه, ۲ شهریور
مجموعه کتاب های سبز "بازیافت، بازکاهی، بازاندیشی، بازمصرف" است مجموعه ای ۶ جلدی است درباره ی حفظ محیط زیست که اطلاعاتی را درباره ی مواد زاید، بازیافت و تولید موادی همچون فولاد، پلاستیک، کاغذ، شیشه، آلومینیوم و پسماندهای خانگی به مخاطب می دهد.
چهارشنبه, ۴ تیر
داستان سرماخوردگی زمین، تب و سرفه هایش، پسرکی را به فکر مراقبت از آن وامی دارد. او روی بلندترین جای بلندترین شهر دنیا می رود و همه کس و همه چیز را به سکوت فرا می خواند و....
کتاب «زمین سرما خورده» با زبانی ساده و تشبیه هایی آسان فهم برای کودکان، همچون عطسه کردن، تب کردن و گریه کردن زمین، مخاطبان را از «بیماری» سیاره ی مادرزمین آگاه می کند و فاجعه های زیست محیطی همچون زمین لرزه، گرمایش زمین، سونامی و... را که «عوارض» این بیماری هستند، به آنها میشناساند.
شنبه, ۳۰ فروردین
جشن سورتمه رانی در راه است و اورسلی خود را برای شرکت در آن آماده می کند. او خواهرش، فلورینا، را برای گرفتن منگوله های رنگی به خانه زن نخ ریس می فرستد تا با آن ها سورتمه اش را تزئین کند. فلورینا هنگام بازگشت گرفتار توفان می شود و زیر درخت پناه می گیرد.
سه شنبه, ۱۹ فروردین
"وقتی آخرین یخ های قطبی را آب کردیم...وقتی آخرین درخت را قطع کردیم... وقتی آخرین حباب هوای پاک و خالص را فروختیم ... تنها چیزی که برای مان باقی می ماند، پول است. ولی پول خوردنی نیست... ".
شنبه, ۹ شهریور
کتاب «فریاد یوزپلنگ» نخستین کتاب از مجموعهی جانوران در خطر انقراض است و از زبان این جانور زیبا اطلاعاتی را درباره یوزپلنگ آسیایی و خطراتی که او را تهدید میکند در اختیار مخاطب خود قرار میدهد. در پایان کتاب نیز ۱۰ جانوری که در متن به آنها اشاره شده و در زیستگاه یوزپلنگ آسیایی دیده میشود معرفی شدهاند.
سه شنبه, ۱ مرداد
کتاب زمین کمک، از مجموعه ی کتاب های طبیعت ترسناک است که اطلاعاتی در باره ی گرمایش زمین، چگونگی مقابله با آن، سوخت های فسیلی، انرژی های تجدیدپذیر، چرخه ی آب، انقراض حیات وحش، جنگل های استوایی و بارانی به مخاطب می دهد. هم چنین برای صرفه جویی در مصرف انرژی، آب در خانه و خارج از خانه به خواننده نوجوان پیشنهادهایی می دهد.
سه شنبه, ۱ مرداد
اوا پس از یک تصادف وحشتناک، سرانجام پس از هشت ماه اغما به هوش می آید. او احساس می کند چیزی در او تغییر کرده و رفتار مادر نیز بر آن تأکید دارد. پزشکان برای زنده نگه داشتن او ناچار می شوند، بدن یک شامپانزه به نام کلی را به او پیوند بزنند.
سه شنبه, ۱ مرداد
مادربزرگ و نوهاش را بذرها و گیاهان در «من و یک گلدان خالی» به هم پیوند میدهند. روایتی لطیف از دوستی با طبیعت و تخیل.
دوشنبه, ۲۸ اسفند
هیچکس افتادن پرنده را ندید و هیچکس حتی نیم نگاهی هم به او نینداخت. امّا نه! افتادن پرنده از چشم پسر بچه پنهان نماند. او پرندهای را دید که بالش شکسته است.پرنده را برداشت و به اتفاق مادرش به خانه برد.
دوشنبه, ۱ آبان
کتاب شارون محیط زیست را پیدا میکند، با این جمله ها آغاز میشود:
«یک روز صبح، شارون زود از خواب بیدار شد. آموزگارش، خانم کلارک، به او گفته بود همه باید محیط زیست را پاکیزه نگه دارند. شارون میبایست اول محیط زیست را پیدا میکرد تا بعد بتواند آن را پاکیزه نگه دارد. جمعه بود و او فرصت کافی برای این کار داشت ...»
چهارشنبه, ۱۹ مهر
«اشغالگران» از مجموعه کتاب «زمین عزیز من» داستان اشغال سیاره زمین توسط موجوداتی است که جنگلها و رودخانه و جانوران را مزاحم زندگی خود میبینند و همه را نابود میکنند، تا اینکه کمک سر میرسد و زمین نجات پیدا میکند.
شنبه, ۶ خرداد
در میان برهوتی بادگیر، پر از خرت و پرت های فلزی دور ریخته شده، پیرمردی غمگین و تنها زندگی میک ند، او با وجود فضای غمبار دور و برش هر شب خواب جنگلی زنده و پرنشاط را می بیند، سرشار از پرندگان و جانوران.
یکشنبه, ۲۴ مرداد
"این عکسی از کثیف ترین شهر کشور است.... این شهر با بیش از پانصد رای از طرف افرادی که قبلا در آنجا بودند، بالاترین مقام را آورد.... بیلی شوکه شده بود. این خبر چقدر برای شهر وحشتناک و خجالت آور بود!
چهارشنبه, ۱۹ اسفند