مجموعه نوشته های مناسب برای ۷ ۹ سال
<p>در این صفحه میتوانید مطالبی دربارهی کودکان ۷ - ۹ سال را جستجو کنید.</p>
کتاب «چرا آواز میخوانی زنجره؟» به شباهتهایی میپردازد که هرکدام از ما ممکن است با وجود تفاوتهای متعدد در ظاهر یا سبک زندگیمان با هم داشته باشیم و کافی است تا با یکدیگر گفتگو کنیم تا به همدلی و دوستی برسیم.
دوشنبه, ۲۵ اردیبهشت
در کتاب تصویری «گل های پیاده رو» دختری کوچک با لباس قرمز رنگ همراه پدرش از مغازهی خواروبار فروشی به سمت خانه قدم میزند. دختر در حالیکه پدرش چندان توجهی به او ندارد، گلهای وحشی بین راه را جمع آوری میکند. از میانه راه به بعد دختر تعدادی از گلهای دسته گلش را به دیگران هدیه میدهد، چه دریافت کنندگان متوجه شوند و چه نشوند.
دوشنبه, ۱۸ اردیبهشت
معرفی کتاب به به لیمو و کاکلی
کتاب به به لیمو و کاکلی روایت منظومی است که دربارهی آلودگی محیطزیست و پیامد آن یعنی نابودی ساکنان زمین هشدار میدهد.
دوشنبه, ۱۸ اردیبهشت
کتاب «پنگوئن و میوه درخت کاج» داستان دربارهی پنگوئن کوچکی است که یک میوهی کاج پیدا میکند. او نمیداند چیست ولی با آن دوست میشود. وقتی متوجه میشود میوهی کاج از سرما میلرزد برای او شالگردن میبافد. پدربزرگ او را راهنمایی میکند و توضیح میدهد که جای کاج، جنگلهای دور است. او باید راهی سفری شود تا کاج را به جای اصلیاش برساند.
شنبه, ۱۶ اردیبهشت
قلب و بطری داستان دخترکی است که همانند همه کودکان کنجکاو است و پر از سوال درباره هر آنچه که می بیند. پدرش او را به گردش میبرد و با خواندن کتابها به پرسشهایش پاسخ میدهد. اما این شرایط با رفتن پدر تغییر میکند. دخترک غمگین قلبش را از سینهاش در میآورد و درون یک بطری میگذارد و از گردنش آویزان میکند. دیگر هیچ چیز او را شگفتزده نمیکند. سالها به همین منوال سپری میشود و او بزرگ میشود. روزی در ساحل به دختری برمیخورد که کلی سوال دارد.
چهارشنبه, ۱۳ اردیبهشت
معرفی دایرةالمعارف ورزش
آموزش مستقیم هر چیزی، گفتن تاریخچه و بیان چگونگی آن، شاید به سختی جذابیت و کشش برای مخاطب کودک و نوجوان به همراه داشته باشد. این مسئله در فرهنگها و دایرةالمعارف بیشتر به چشم میخورد؛ آسیبی که به نظر میرسد دایرةالمعارف ورزش توانسته به خوبی از آن دور بماند.
دوشنبه, ۱۱ اردیبهشت
معرفی کتاب دست نگه دار دزد
کتاب دست نگه دار دزد داستان سگی است که ماموریت دارد کسی را که محصولات مزرعه را می دزد، پیدا کند.
دوشنبه, ۱۱ اردیبهشت
گاهی آنقدر به نگرشها و عادتهای نادرست جامعه عادت میکنیم، که خودمان هم بدون این که فکر کنیم، همان رفتارها را انجام میدهیم. اگر کتاب بتواند تفکر انتقادی را در ما پرورش دهد، چه بسا بتوانیم در راستای تفکر عمیقتر دربارهی زندگی و پرورش عزت نفس گام برداریم.
مجموعه کتابهای: «تو بینظیری»، «تو برای من عزیزترینی»، «هدیهی مخصوص تو» و «ای کاش بینی من هم سبز بود»، هر کدام داستانی جداگانه از زندگی «پانچلو» که نمادی از کودک درون هر انسان است، «ومیکیها» و «ایلای» را روایت میکنند.
چهارشنبه, ۳۰ فروردین
امروز شرایط زندگی جوری است که بزرگترها معمولاً سرکارند و بچهها بیشتر اوقات تنها، طبیعی است که در مدرسه و محله در برابر آسیبهای اجتماعی زیادی قرار بگیرند. برای همین آموزش مهارتهای زندگی به بچهها یکی از دغدغههای مهم خانوادههاست؛ اما اینکه چطور و با چه ترفندی به بچهها مهارتهای زندگی را آموزش بدهیم که هم بچهها خوششان بیاید و هم تأثیر داشته باشد داستان دیگری است.
دوشنبه, ۲۸ فروردین
آموزش بازیگری در کودکی چیزی است برآمده از دنیای کودکانه. دنیایی که پر از تخیل و خیالپردازی است و کودکی که میتواند خود را به جای هر شخصیتی بگذارد و به این تخیل بال و پر بدهد.
شنبه, ۲۶ فروردین
گریس دختر بچهای شش ساله است که تازه به مدرسه رفته است. او نگاهی طنزآلود به دنیای اطرافش دارد که از سادگی های کودکی سرچشمه می گیرد.
دوشنبه, ۲۱ فروردین
خانم هاترن، معلم هنر مدرسه، در بین دانش آموزان محبوبیتی ندارد. چون خیلی سختگیر است و اخلاقش مانند لباسهایش زشت است. بدتر از همه، او انتظار دارد که در کلاس هنر همه چیز مرتب و منظم سر جایش باشد و دانش آموزان مانند یک شانه تخم مرغ به ردیف و پشت سر هم بنشینند و آن طوری نقاشی کنند که او میخواهد. همه از دستورات خانم هاترن اطاعت میکنند. البته همه، بهجز بیدی. کتاب «بیدی» داستان این دختر و دنیای جادوییاش را روایت میکند.
دوشنبه, ۱۴ فروردین
«جیبهای آنجلیکا اسپراکت» کتابی است در مورد خانمی به همین نام که کت بلند بنفش جالبی پر از جیب دارد و هر جیب وسیله خارق العادهای درونش دارد.
چهارشنبه, ۲۵ اسفند
آموس یک کوآلا ست... حیوانی که شاید کمتر قهرمان کتابی شده باشد! بیشتر پای موشها و خرگوشها و شیرها به کتابها باز میشود. همین حیوان متفاوت شاید اولین چیزی باشد که توجه مخاطب کتاب را به خود جلب کند؛ حیوانی رنگارنگ که در شهری سیاه و سفید گیر افتاده، شهری که انگار تمامش را دوده گرفته، حتی گلها و سبزهها هم سیاه سیاهاند. به همین دلیل، همه آموس را چپچپ نگاه میکنند؛ حیوانی قرمز و زرد و آبی میان این همه سیاهی که گویی در شهر خودش غریبه است!
دوشنبه, ۲۳ اسفند
جرمی هر شب خواب کفش هایی را می بیند که دوست دارد. همه ی همکلاسی های از این کفش ها دارند به جز او و آنتونیو. مادربزرگ معتقد است باید چیزی را بخرد که نیاز دارد، نه چیزی را که دوست دارد. سرانجام پسرک کفش مورد علاقه اش را با قیمت پایین تر در یک فروشگاه خیریه پیدا می کند و با آن که کفش ها برای او کوچک هستند آن ها را می خرد.
دوشنبه, ۲۳ اسفند
داستان شهر موش کورها از سالها پیش شروع شد. روزی موش کوری در یک چمنزار زیرِ زمین رفت. آن زیر مدتی طولانیای تنها نماند و با گذشت زمان زندگی زیرزمینی را تغییر داد...
کتاب «شهر موش کورها» به تاریخ صنعتی شدن و پیشرفت زندگی مدرن بر کرهی زمین و نیاز به برقراری تعادل بین توسعه و استفاده از منابع طبیعی با نقش آفرینی یک موش کور میپردازد.
دوشنبه, ۹ اسفند
اثر بازنویسی از قصه عامیانه کدوی قلقله زن است. خاله پیرزن به دیدن دخترش می رود که در سوی دیگر جنگل خانه دارد. سر راهش گرگ، پلنگ و شیر را می بیند. اما، با چرب زبانی از دست آن ها فرار می کند. یک هفته در خانه دخترش می ماند و هنگام برگشت به خانه داخل یک کدوی بزرگ پنهان می شود و پیرزن سالم به خانه اش می رسد.
چهارشنبه, ۴ اسفند
شنگال چیزی است بین قاشق و چنگال؛ نه قاشق است و نه چنگال. نه قاشق ها او را در جمع خود میپذیرند نه چنگالها. او روی میز غذا جایی ندارد و بسیار تنهاست.
دوشنبه, ۱۸ بهمن
شب بود و حوصله گلناز و خرس قطبی سر رفته بود. مادر پای کامپیوتر به کارهایش میرسید و پدر پای تلویزیون بود. پدر از پای تلویزیون بلند میشود بدون آنکه آن را خاموش کند. خرس قطبی سراغ تلویزیون میرود و خاموشش میکند. گلناز میپرسد چرا؟ خرس قطبی پاسخ میدهد: «بهخاطر خرسهای قطبی!».
چهارشنبه, ۱۳ بهمن
«لونا برای تولدش میتوانست هر چیزی که دوست دارد از مادرش بخواهد؛ یک تاب بزرگ بالای قلهی کوه، بیست و یک همبازی که با آنها فوتبال بازی کند یا حتی یک داور که وقتی دارد با خودش شطرنج بازی میکند، جلوی تقلب کردنش را بگیرد. اما او آن سال چیزی دیده بود که با همهی اینها فرق داشت. لونا یک بچهی آدم دیده بود و دلش میخواست یکی از آنها داشته باشد.»
چهارشنبه, ۶ بهمن