«قهرمان دنیا»، داستان پدر و پسری است که همدیگر را خیلی دوست دارند.
نه ببخشید!
درستتر این است که بگویم داستان پدر و پسر ماجراجویی است که عاشق یکدیگرند!
جری اسپینلی از نویسندگان پر افتخار کودک و برنده مدال «نیوبری» است. این کتاب او از سوی چهار نهاد و مؤسسه به عنوان کتاب سال برگزیده شده است.
ادبیات وحشت در کنار داستانهای ماجراجویانه، یکی از پرطرفدارترین ژانرهای ادبی در میان نوجوانان و جوانان است. فضاهای وهم آلود و پر دلهره، برای این گروه سنی بسیار جذاب است و این اشتیاق محدود به کشور و فرهنگ خاصی نیست.
نوجوانان همراه با قهرمان داستان با رویارویی با ماجراهای عجیب و ناشناخته و ترسناک، به نوعی خود را تخلیهی روحی و روانی میکنند.
"امیل" برای گذراندن تعطیلات با قطار به نزد مادر بزرگ و خاله اش به برلین می رود. او پدرش را از دست داده و زندگی آن ها از طریق کار مادرش در یک آرایشگاه زنانه می گذرد. آن ها زیاد ثروتمند نیستند و باید برای خرج کردن پول خود برنامه ریزی کنند. امیل بسیار درستکار است و مهربان و برای کار و تلاش مادرش ارزش زیادی قائل است.
آیا داستان های ترسناک واقعاً ترسناک هستند؟
با مطالعه ای که در زمینه ادبیات وحشت انجام گرفته و منابع آن در پایان مقاله ارائه شده است، کوشش شده تا برای چند پرسش در این مقوله پاسخی مناسب فراهم شود.
حتماً ضرب المثل حق به حق دار می رسد را شنیده اید؟
مادر، لیلا را راضی می کند که به جای عروسک برایش چکمه بخرد.
"وینی پو" یک خرس است. یک خرس قطبی باهوش و شجاع و در عین حال شاعر با شعرهای با مزه و زیبا، اما نه از آن خرسهای قطبی که شما میشناسید. او یک عروسک خرسی است به نام "ادوارد خرسه " که خودش را وینی پو معرفی میکند.
اضطراب در دوره ی امتحان ها از مشکلات رایج کودکان و نوجوانان است که کارآیی و بازدهی آن ها را کاهش می دهد. در این مقاله کودک و نوجوان شما با راه های مقابله با اضطراب آشنا می شود. فراموش نکنید که شما به عنوان پدر و مادر در کاهش اضطراب امتحان نقش مهمی دارید. مقایسه ی او با دیگران، ارزش قائل شدن به نمره بدون توجه به میزان پیشرفت کودک سبب اصلی بروز اضطراب است.
"کوتولهها قهرمان نیستند، بلکه اشخاصی حسابگرند که برای پول ارزش زیادی قایلند، بعضی از آنها حقهباز و خائن و افرادی بسیار بد هستند، بعضی نه، افرادی نسبتا خوب و شرافتمندند مثل تورین و گروهش، البته اگر انتظار شما از "خوب" زیاد بالا نباشد".
چند بار برای شما پیش آمده که نتوانسته اید در یک ظرف مربا، آبلیمو یا روغن و . . . را باز کنید ؟ آنوقت چه می کردید؟ جلال هم موفق نمی شود در شیشه مربا را باز کند. حتی مادر ، آقای زینلی ، همسایه ی آنها ، همکلاسی ها ، معلم و پلیس و بقیه هم نمی توانند در آن را باز کنند.
"چگونه می توانیم به درستی یا نادرستی حرف یا عقیده ای پی ببریم؟
چگونه و به کمک چه کارهایی می توانیم سر حرف یا عقیده ی درست باقی بمانیم و در مخالفت با کارهای نادرست پافشاری کنیم؟
بهره گیری از ادبیات کودکان به ویژه داستان های کودک و نوجوان، یکی از راه هایی است که روان شناسان و کارشناسان آموزش و پرورش و نیز کتابداران برای شناسایی و درمان مشکلات روحی کودکان و نوجوانان پیشنهاد می کنند. اگر این داستان ها، گیرا و متناسب با نیازهای خوانندگان آن تهیه شده باشد، ابزار مناسبی در دسترس کودک و یا نوجوان گذارده می شود تا مشکل خود را شناسایی کند و در کاهش آن بکوشد.
برروی جلد کتاب مرد مقوایی نوشته شده است :"از سری داستان های ترسناک". شاید پیش از این که این کتاب را برای خواندن و سپس سهیم شدن با کودکان در دست بگیرید، از خود بپرسید که داستان های ترسناک چگونه داستان هایی هستند و آیا می توان خواندن آن را به کودکان و نوجوانان توصیه کرد؟ در پاسخ باید گفت که داستان های ترسناک گونه ای از ادبیات داستانی کودکان است که از اواخر سده بیستم محبوبیت زیادی در جهان یافته است.
حواس مامی جون پرت شده است. چیز گم می کند و کارهای عجیب و گاه خندهدار انجام میدهد. پزشک میگوید بیماری آلزایمر گرفته است. خاطرات مامی جون چون برگهای درخت در فصل پاییز، یکی یکی میریزند و گم میشوند. همهی خانواده برای تقویت حافظهی مامی جون دست به کار میشوند تا سلولهای خاکستری مغز مادربزرگ را فعال کنند و ... .
قصههای برادران گریم دریچهای از دنیای سحر و جادو و پریان را بر روی خواننده باز میکند. از جمله قصههای مشهور این مجموعه "سیندرلا" و "رامپل استیلت اسکین" است. برخی از قصهها دارای ماهیتی چند گانه است مانند "گور مرد ثروتمند" که آمیزهای از تخیل و دین است. برخی دیگر ترسناک است مانند قصه "داماد جنایتکار".
"من هرگز مغز نداشتم، تا آنکه گوژپشت آمد و اجازه داد مدتی مغز او را قرض بگیرم، و این حقیقت است، تمام حقیقت". ماکسول، معروف به ماکس دیوانه، پسر کین قاتل است و اگر راستش را بخواهید، با آن هیکل گنده و بدترکیب، با پدر زندانیاش مو نمی نزند. اما کوین گوژپشت که بود و چرا ماکس اجازه می داد بر روی شانههایش سوار شود؟
آیا به نظر شما در این قرن هنوز هم نژادپرستی وجود دارد؟ اصلاً نژادپرستی یعنی چه؟ چرا پدیده ای به نام نژادپرستی به وجود آمده است؟ چطور می توان با آن مبارزه کرد؟ طاهرین جلون نویسنده ی مراکش ساکن فرانسه، در این کتاب در گفت و گویی با مریم دختر یازده ساله اش و دوستان و همکلاسی های او، به پرسش های دخترش و دوستان مریم درباره نژادپرستی پاسخ داده است.
لوسی یک باره گفت: «این صدای چیست؟»
آن خانه خیلی بزرگتر از هر خانهای بود که لوسی تا آن روز دیده بود و فکر آن همه راهروهای دراز و ردیف درهایی که به اتاقهایی خالی باز میشد، کم کم او را میترساند. ادموند گفت:«یک پرنده بود خنگ خدا»
کودکان دبستانی بیش ازهر چیز شادی و بازی را دوست دارند. تکلیف و تحمیل، روح کودکانهی آنها را میآزارد و ازآنچه ممکن است حتی به سود آنها باشد، گریزان میکند.
"هکلبریفین" یک پسر بچه معمولی بود، شاید از معمولی هم معمولیتر بود. حتی نزدیک بود در خانه "بیوه دوگلاس"، یک آدم حسابی شود. تا اینکه سر و کله باباش پیدا شد و بعد از اینکه چند سری کتک مفصل خورد و داخل یک کلبه زندانی شد، فهمید که باید کاری بکند. از بدشانسی یا خوششانسیاش جیم، برده سیاه، هم به همین نتیجه رسیده بود و در نتیجه ...