زیر دسته بندی ها
"نی‌نی کوچولو" کتابی تصویری است برای شناخت حواس و رشد آن‌ها و برانگیختن واکنش‌های کودک در این کتاب همه آنچه در واقعیت اتفاق می‌افتد همچون شیرخوردن، خیس‌کردن پوشک، بازی با اسباب‌بازی، بیرون رفتن، بیدار شدن، دوست داشتن، نوازش کردن و ... با جملاتی ساده و کوتاه و تصویرهایی واضح و واقعی برای کودک تکرار می‌شود. در بیشتر صحنه‌ها مادر نیز همراه کودک است و به او کمک می‌کند، به این ترتیب حس امنیت و محبت و دوستی با حضور پدر و مادرتقویت می شود و کودک می‌آموزد با حیوانات نیز دوستی کند.
چهارشنبه, ۱۱ دی
شخصیت اصلی داستان خرسی کوچولوست که می‌خواهد به مناسبت تولد دوستش، هدیه‌ای به او بدهد. کودک هنگام خواندن کتاب، از زمان فکر کردن به نوع هدیه توسط خرس کوچولو تا انتخاب و تصمیم نهایی با او همراه می‌شود. گل، عسل، سیب، بلوط و بادکنک از انتخاب‌های او هستند.
چهارشنبه, ۱۱ دی
روبی و گارنت دو خواهر دوقلو حدود ۱۰ساله هستند که فقط بیست دقیقه با هم اختلاف سن دارند ولی از نظر اخلاق و رفتار با هم خیلی متفاوتند. گارنت دختری آرام و مرتب و روبی شلوغ و پرحرف است. روبی دوست دارد همیشه حرفش به کرسی بنشیند و همین موضوع باعث اختلاف میان دو خواهر می شود.
سه شنبه, ۱۰ دی
این کتاب به تاریخ ایران پیش از اسلام از فروپاشی هخامنشیان و امپراتوری اسکندر مقدونی تا حکومت ساسانیان، همراه با توضیحاتی درباره‌ی کیش‌های زردشتی، مزدکی و مانوی می پردازد. در پایان کتاب، فهرست منابع آمده است. آموزش کتاب مستقیم و حجم اطلاعات ارائه شده بسیار زیاد است و به کتاب شکلی مرجع گونه می‌دهد. در بخش ساسانی، مطالب آسان‌فهم ترند. اطلاعات و زبان اثر با سطح دانش گروه سنی مخاطب هماهنگی دارد. مخاطب با خواندن این کتاب بخشی از تاریخ و تمدن و فرهنگ ایرانی را به شکل همه جانبه و واقع بینانه آشنا می شود.
سه شنبه, ۱۰ دی
روزی روزگاری پیرزن و پیرمردی در ده دورافتاده‌ای زندگی می‌کردند و بچه نداشتند. آن‌ها آرزو داشتند خدا به آن‌ها بچه‌ای بدهد. یک روز پیرزن داشت عدس می‌پخت که یک‌دفعه عدسی از توی دیگ پرید بیرون.
سه شنبه, ۱۰ دی
انقلاب باشکوه در پایان سال ۱۶۸۸ و آغاز سال ۱۶۸۹ در انگلستان شکل گرفت. این انقلاب در مسالمت و آرامش رخ داد و در آن حاکمیتی خودکامه و بی‌رحم جای خود را به حاکمیتی دمکراتیک و پارلمانی داد.
دوشنبه, ۹ دی
هوگو و جاسپر، خواهر و برادری با اختلاف سن کم، متوجه می‌شوند که شهردار شهرشان قصد دارد با کمک پولداران و افراد بانفوذ شهر تنها پارک محله را خراب کند و به جای آن برج بسازد.
دوشنبه, ۹ دی
ماجرای اين كتاب در واقع زندگينامه ی دختر هفت ساله ای است كه همراه خانواده اش ازخوزستان؛ ايران به كاليفرنيای آمريكا می رود. اين دختر داستان زندگیش را از روز ورودش به امريكا تا الان كه زنی حدود پنجاه ساله است بيان می كند. زبان كتاب طنز است.
دوشنبه, ۹ دی
خانم مرغه هر روز با سه جوجه خود برای خوردن دانه و كرم به باغ می‌روند. یك روز سر راه خود سگی را می‌بینند كه با طناب به درخت بسته شده است و پارس می‌كند. جوجه‌ها هم با زبان خوش و هم با تهدید سعی می‌كنند از كنارش رد شوند،‌ اما او هر بار پارس می‌كند و آن‌ها را می‌ترساند.
دوشنبه, ۹ دی
دو مرد هیزم‌‌شکن برای قطع درختان به جنگل آمازون می‌روند. یکی از آن‌ها درخت بزرگی را به دیگری نشان می‌دهد و از جنگل بیرون می‌رود. درخت خیلی محکم و تنومند است و هیزم‌شکن زود خسته می‌شود و به خواب می‌رود. مار بوایی که روی درخت زندگی می‌کند، در گوش او می‌گوید که این درخت خانه او و گذشتگان اوست و هیزم‌شکن نباید آن را قطع کند.
دوشنبه, ۹ دی
روایتی از شاهزاده قورباغه. شخصیت اصلی آن دختری به نام رباجو عاشق سواركاری، كمنداندازی، نواختن گیتار و خواندن آواز است. در روزی توفانی، كلاه تازه‌اش به چاه می‌افتد. قورباغه‌ای با دیدن ناراحتی رباجو حاضر می‌شود كلاه او را به سه شرط از چاه بیرون بیاورد.
دوشنبه, ۹ دی
زین زوئن با سفینه‌اش در فضا به راه می‌افتد و می‌رود. او از سیارات مختلفی عبور می‌کند؛ سیاره‌ی اولدوگلو که همه جای آن را آب گرفته است، سیاره‌ی گوت گوت که ربات‌ها قدرت را به دست دارند، سیاره‌ی فوفی که فقط رنگ قرمز را می‌شناسند، سیاره‌ی بورارک که پر از زباله‌ است و ... . او همین‌طور به راهش ادامه می‌دهد اما کهکشان خیلی بزرگ است و زین زوئن مریخی خیلی کوچک.
دوشنبه, ۹ دی
"آنتونیو"ی نجار خوشحال است چون تکه چوبی پیدا کرده است و می تواند یک پایه ی میز چوبی از آن بسازد، اما با اولین تیشه بر چوب، انگار صدای نازکی می گوید: "یک خرده آهسته تر بزن." با هر تیشه صدای ناله از چوب بلند می شود و آنتونیو کار را ناتمام می گذارد. آنتونیو چوب را به دوستش "ژپتو" می دهد تا با آن آدمکی چوبی برای خیمه شب بازی بسازد و با آن نان در بیاورد.
دوشنبه, ۹ دی
آلیس از بیکار نشستن کنار خواهرش در کنار رودخانه، خسته می‌شود. کتابی که خواهرش مشغول خواندن آن است، نه تصویر دارد و نه گفت‌وگو. آلیس متوجه خرگوشی سفید می‌شود که جلیقه‌ای برتن و ساعتی جیبی دارد و زیر لب با خودش حرف می‌زند و می‌رود.
دوشنبه, ۹ دی
دامیان و برادرش آنتونی و پدرشان به خانه‌ای نو اسباب کشی می‌کنند. جامعه در گیرودار تبدیل واحد پول پوند به یورو است. بالای تخت مادر در بیمارستان، نام قدیس پشتیبان بیماران را زده اند و همین دامیان را به قدیسان علاقه مند کرده است و حتی سایتی در این باره پیدا می‌کند.
دوشنبه, ۹ دی
برف باریده است. مادر هنگام خروج از خانه از سلی و برادرش می‌خواهد كه برف‌ها را پارو كنند. آ‌‌‌ن‌ها مشغول كارند كه گربه با كلاه از راه می‌رسد، وارد خانه می‌شود و همه چیز را به هم می‌ریزد. سپس برای تمیز كردن خانه، گربه‌هایی كوچك و كوچك تر را یكی پس از دیگری از كلاهش بیرون می‌آورد تا به او كمك كنند.
یکشنبه, ۱۷ آذر
خواب‌آور تنها روی همه‌ی مردم غبار خواب می‌پاشد جز یك پسر ویك دختر كه می‌خواهد با آن‌ها دوست شود. تا اینكه تصویر ماه خندان را در آب می‌بیند و پیش او می‌رود. ماه می‌گوید كه مدت‌هاست چشم به راه اوست چون هرگز خسته نمی‌شود و نمی‌خوابد. خواب‌آور تنها اورا برای دوستی انتخاب می‌كند.
یکشنبه, ۱۷ آذر
پتسون پیرمردی روستایی است كه تنها زندگی می‌كند. همسایه‌اش؛خانم آندرسون، برایش گربه‌ی كوچولویی هدیه می‌آورد و پتسون با وجود فیندوس كوچولوی گربه، دیگر احساس تنهایی نمی‌كند. روزی فیندوس از ترس گوركن پنهان می‌شود.
یکشنبه, ۱۷ آذر
ننه همرو اسباب بازی‌های سفالی می‌سازد، آن ها را رنگ می‌کند و قصه‌ی مجسمه‌های خود را برای بچه‌ها می‌گوید. از جمله‌ی این قصه‌ها، قصه‌ی شیری گرسنه است که می‌خواهد قوچی را بخورد. قوچ که زورش به شیر نمی‌رسد، به حیله‌ متوسل می‌شود و به او می‌گوید که خوردن راه و رسمی دارد و شیر باید برای خوردن او سیخ، فلفل و ... مهیا کند.
یکشنبه, ۱۷ آذر
خانم حنا روزی تصمیم می‌گیرد برای گردش از خانه خارج شود. او از حیاط، از روی خرمن علف، از جلوی آسیاب، از شكاف دیوار چوبی و از زیر كندو‌های عسل می‌گذرد و به موقع برای شام به خانه باز می‌گردد. این‌ها تنها اطلاعاتی اند كه كتاب به خواننده می‌دهد.
یکشنبه, ۱۷ آذر