زیر دسته بندی ها
دیزی خواهر کوچک مکس کارهای بامزه ای می کند. او با شست پایش بازی می کند، با قاشق بر روی ظرف ها می کوبد و کارهای بسیار دیگر. تنها یک کارنمی کند و آن هم حرف زدن است.
چهارشنبه, ۳۰ مرداد
کتاب زمین کمک، از مجموعه ی کتاب های طبیعت ترسناک است که اطلاعاتی در باره ی گرمایش زمین، چگونگی مقابله با  آن، سوخت های فسیلی، انرژی های تجدیدپذیر، چرخه ی آب، انقراض حیات وحش، جنگل های استوایی و بارانی به مخاطب می دهد. هم چنین برای صرفه جویی در مصرف انرژی، آب در خانه و خارج از خانه به خواننده نوجوان  پیشنهادهایی می دهد.
سه شنبه, ۱ مرداد
اوا پس از یک تصادف وحشتناک، سرانجام پس از هشت ماه اغما به هوش می آید. او احساس می کند چیزی در او تغییر کرده و رفتار مادر نیز بر آن تأکید دارد. پزشکان برای زنده نگه داشتن او ناچار می شوند، بدن یک شامپانزه به نام کلی را به او پیوند بزنند.
سه شنبه, ۱ مرداد
ماروین ۹ ساله با موهای قرمز و چشمان آبی در کلاس سوم درس می خواند. او با پدر، مادر و برادرش جیکوب یازده ساله و خواهرش لینزا چهارساله در شهرکوچکی نزدیک واشنگتن زندگی می کند.
دوشنبه, ۳۱ تیر
مارتا گاو نارنجی در دهکده‌ای کوچک و کم‌جمعیت با صاحبش آقای پینشو زندگی می‌کند. با دیدن دوچرخه‌سواران مارتا تصمیم می‌گیرد دوچرخه‌ای از وسایل اوراقی بسازد و در مسابقه شرکت کند.
شنبه, ۲۹ تیر
پسر کوچولو باید به بازار برود و ابزار مورد نیاز خانه را براساس فهرستی که مادر تهیه کرده خریداری کند. مقدار پولی که دارد برای خرید وسایل ضروری است و چنانچه بتواند خوب چانه بزند می تواند برای "جشن ماه" فانوس خرگوشی قرمزی برای خودش بخرد.
شنبه, ۲۹ تیر
کودکان از تغییر بیزارند. آن ها ثبات، امنیت و آرامش را در زندگی شان دوست دارند. امّا به نظر شما چند درصد از آن ها دوران کودکی خود را بدون تغییرات بزرگ و کوچک می گذرانند؟
چهارشنبه, ۱۹ تیر
لئو پسر بچه ای فعال و پر کار است. او با آن که همیشه مشغول کار است، کارهای انجام نشده زیادی دارد و وقت کم می آورد. روزی کارهایش را بر روی کاغذ می نویسد، فهرستی طولانی به دست آمد.
شنبه, ۸ تیر
ریچل به همراه مادر و پدرش برای گذراندن تعطیلات به جزیره جادوی باران می روند. او در کشتی با دختری هم سن خود بنام کریستی آشنا می شود. آنان در گشت و گذار درجزیره با دیگ طلایی پایان رنگین کمان که وارونه به زمین افتاده برخورد می کنند.
چهارشنبه, ۵ تیر
گرگی از خوردن غذاهای همیشگی خسته شده و خیال دارد سراغ انسان‌ها برود. او با دختر چاق و تپلی روبرو می شود و هوس می کند او را بخورد. دختر با ترفند او را به مزرعه مادربزرگ می برد و او را تشویق می کند سبزیجات بخورد.
سه شنبه, ۴ تیر
مادر کودکش را می خواباند و برای این که خواب شیرین او به هم نخورد از حیوانات می خواهد که آرام باشند تا کودکش بیدارنشود. ولی غافل از اینکه زمانی که مادر خسته شده و به خواب می رود کودک بازیگوش او ازخواب بیدارشده ومشغول بازی می شود.
سه شنبه, ۴ تیر
هان پسر بچه فقیر و یتیمی که در شهر و روی تپه‌ای بین دو رشته کوه زندگی می کند. او نظافت دروازه شهر و راه‌های ورودی آن را انجام می‌دهد. هان با همه خوش رفتار است و همین سبب نجات شهر و مدرمانش می شود.
سه شنبه, ۴ تیر
لاکی زمانی که با پدرش است احساس آرامش می کند و پدر هم به او اطمینان می دهد که این وظیفه هر پدری است که از فرزندش نگهداری کند. لاکی دوست دارد بداند سایر پدر ها چه کار هایی می کنند؟
دوشنبه, ۶ خرداد
کتاب «دنیا چه قدربزرگ است؟» پرسشی است که بیشتر کودکان از پدر و مادر خود می‌کنند و شاید از خود شما هم بارها و بارها چنین پرسشی شده است.
دوشنبه, ۶ خرداد
 کتاب بدن من در چهار بخش با نام‌ های من از چه چیزی ساخته شده‌ام، چه چیزهایی مرا منحصر به فرد می سازند؟ مغز من چگونه کار می‌کند؟ و من چه شخصیتی دارم؟ اطلاعاتی درباره بدن انسان، عناصر و دستگاه‌های سازنده آن، موارد منحصر به فرد انسان‌ها مانند اثر انگشت، ژن ها، حافظه، هوش، شخصیت، مغز، ساختمان و چگونگی عملکرد آن و....  به مخاطب می‌دهد.
یکشنبه, ۵ خرداد
"ایدز توسط یک میکروب کوچک به نام اچ آی وی پدید می آید. این ویروس تنها در بدن انسان زندگی می کند و نمی تواند در بدن حشرات یا حیوانات زندگی کند. ٢٣٠٠٠ ویروس در کنار هم به اندازه یک نقطه جا می گیرند. هنگامی که اچ آی وی وارد خون شود، از بین بردن آن امکان پذیر نخواهد بود."
شنبه, ۴ خرداد
هیزم شکن فقیری با همسر، مادر و پدرش در خانه ای روستایی کنار جنگل زندگی می کردند. او سال ها در آرزوی فرزندی بسر می برد و مادر پیرش هم نابینا بود. روزی که او در جنگل قوشی را در حال شکار مرد کوچکی می بیند.
چهارشنبه, ۱ خرداد
کتاب «قورباغه قورباغه است» داستان ما آدم‌هاست، آن‌زمان که در مقایسه خود با دیگران برمی‌آییم و فکر می‌کنیم در این دنیای پر از توانایی ما بی‌ارزش‌ترین هستیم.  آن‌گاه که چیزهایی را که نداریم خیلی خیلی بزرگتر از داشته‌هامان می‌بینیم و این داشته‌ها برایمان کوچک و کم‌رنگ می‌شوند.
چهارشنبه, ۱ خرداد
روی ابرهارت به تازگی به همراه خانواده به شهر کوکونات در ایالت فلوریدا آمده است و در مدرسه راهنمایی تریس درس می‌خواند. روزی که دانا مترسون پسر زورگوی مدرسه صورت او را به پنجره اتوبوس مدرسه می‌چسباند، در خیابان پسری با پاهای برهنه را در حال دویدن می‌بیند و کنجکاو می‌شود و پرس و جو او را وارد ماجراهای بسیاری می‌کند.
چهارشنبه, ۱ خرداد
جورج پسر نوجوانی که شیفته ی داستان ها و ماجراهای جنگ جهانی دوم و هواپیماهای بمب افکن نازی و تانک های غول پیکر ارتش خودی با اطلاعات زیادی درباره آن ها است. روزی او با اردوی مدرسه به موزه ی جنگ جهانی دوم می رود.
چهارشنبه, ۱ خرداد