زیر دسته بندی ها
«ایگی سزار، پسرک معمار» همه‌جا را با سازه پر کرده است، اما خانم معلم به او می‌گوید کلاس دوم جایی برای ساختمان‌ها ندارد. او ناامید نمی‌شود و درست در زمان بحران، استعدادس را به کار می‌گیرد. داستان ایگی، سرشار از اعتماد به نفس، پشتکار و امید است.
شنبه, ۲۹ آذر
کتاب «بدن تو مال خودته» نه تنها برای کودکان بلکه برای پدرها، مادرها و معلم‌ها هم کاربردی است. همه ما باید بیاموزیم که بدن هر کس تنها متعلق به خود اوست و این‌که هیچ کودک و بزرگی مجبور نیست از شرم و خجالت به آغوش دیگری برود و یا به دیگری اجازه دهد او را به زور در آغوش کشد. کتاب «بدن تو مال خودته» برای جامعه ما کتاب مهمی است. جامعه‌ای که گاه کودک را برای میل‌های خودمان در بغل پدربزرگ، فامیل یا دوستی می‌فرستیم تا شرمنده نشویم. اما در این کتاب نویسنده به همه ما گوشزد می‌کند تنها کسی که می‌تواند اجازه در آغوش کشیده شدن دهد، صاحب بدن است، چه کودک باشد و چه بزرگ.
شنبه, ۲۹ آذر
«بیا جشن تولد بگیریم!» از مجموعه کتاب «من و داداشم!» داستان ماجراهایی است که گودون در روز تولدش، با برادر کوچک خود دارد. او برای این که نگذارد برادرش خراب‌کاری کند، هرکاری می‌کند، اما همه چیز آن‌طور که او می‌خواهد پیش نمی‌رود. گودون در پایان جشن، در می‌یابد که به خاطر برادرش به مهمان‌‌ها خوش می‌گذرد.
چهارشنبه, ۲۶ آذر
کتاب «خانه‌ی زیبای من» یک روز کاملاً معمولی در دره سانتابارباررا روایت می‌کند. پدر و مادر کری به مهمانی رفته‌اند و قرار است کری هم به خانه دوستش اریکا برود. اما در مدت کوتاهی ماجرا شکل دیگری پیدا می‌کند و همه چیز دگرگون می‌شود. آتشی که از تپه شروع شده است به خانه کری سرایت می‌کند و آن را به تلی از خاکستر تبدیل می‌کند. خانواده غصه‌ دارند و همه عصبانی، پرخاشگر و بی‌حوصله شده‌اند. کری و مادرش به خانواده اریکا حسادت می‌کنند که خانه‌شان سالم مانده است. سرانجام کری در خلوت خود به رفتارها و صحبت‌های دیگران فکر می‌کند و متوجه می‌شود، که از تغییر می‌ترسد. او با کمک دوستانش هم خانه ویران را برای بازسازی آماده می‌کند و هم پدر و مادر ناامیدش را تشویق می‌کند خانه را دوباره بسازند و این راه حلی است در برابر حوادث مهیب و خانمان‌سوز و هر گونه تغییری. 
چهارشنبه, ۲۶ آذر
«پدرِ اسلاگ» داستان ملاقات پسری به نام اسلاگ و پدرِ فوت شده‌اش است. در یک روز بهاری، اسلاگ همراه دوستش دیوید تصمیم داشتند به مغازه قصابی بروند که اسلاگ پدرش را که مدت‌ها پیش مرده بود روی نیمکت کنار پارک با کلاه و عصا می‌بیند. پدرش به قول خود عمل کرده و در بهار برگشته بود.
چهارشنبه, ۲۶ آذر
داستان «ومبرلی نگران» از مجموعه کتاب «محله موش‌ها» درباره نگرانی در کارهای روزانه، غلبه بر نگرانی و انجام کارهای تازه است.
شنبه, ۱۵ آذر
«10 تا کاکلی» کتابی برای آموزش عددهای 1 تا 10 است. این کتاب عددآموز به کمک تصویر و شعر شمارش را به نونهالان می‌آموزد.
پنجشنبه, ۱۳ آذر
کتاب «ماشین سواری!» داستان دیگری از مجموعه کتاب «فیلی و فیگی» است. فیلی و فیگی در این داستان با هم به گردش می‌روند و برنامه‌ریزی گردش موضوع اصلی داستان است.
چهارشنبه, ۵ آذر
در «چی کار کردی با خودت!» داستان دیگری از مجموعه کتاب «فیلی و فیگی» از همان ابتدا با یک تغییر ویژه نسبت به روال معمول ماجراهای‌ فیلی و فیگی روبه‌رو می‌شویم. این‌بار فیگی هم نمی‌داند موضوع چیست و قرار است هم‌راه ما مخاطب ماجرایی باشد که فیلی تعریف می‌کند. البته این به معنای کم‌‌رنگ بودن نقش فیگی در داستان نیست. شنونده همیشه نقشی اساسی در یک گفت‌وگو دارد. در این ماجرا هم آن‌قدر نقش شنونده بودن فیگی اهمیت دارد که انگار در شکسته شدن خرطوم فیلی بی‌تاثیر نبوده است!
چهارشنبه, ۵ آذر
«فرانکلین در تاریکی» از مجموعه کتاب «فرانکلین» داستان لاک‌پشتی است که یک مشکل بزرگ دارد. او از لاک تنگ و تاریکش می‌ترسد! فرانکلین تلاش می‌کند از دیگران برای حل مشکلش کمک بگیرد و در نهایت موفق می‌شود بر ترسش غلبه کند.
سه شنبه, ۴ آذر
کریتر در «چه خواب بدی دیدم!» از مجموعه کتاب «ماجراهای کریتر» خواب می‌بیند هرکاری دوست داشته باشد می‌تواند انجام دهد. کارهایی که حتی باعث ترس در دیگران می‌شود. در نتیجه در پایان خوابش، هیچ کس کنارش نیست تا برایش قصه بگوید. کریتر خیلی می‌ترسد اما بیدار می‌شود و می‌فهمد یک خواب بد دیده است.
سه شنبه, ۴ آذر
«چرا بترسم» با کودکان درباره ترس‌هایی مانند ترس از تاریکی، رعد و برق، رفتن به دکتر، هیولا، رفتن داخل آب، تنها ماندن و راه‌های مقابله با آن صحبت می‌کند.
یکشنبه, ۲ آذر
ملوین دوست دارد، همه چیز، همان طور که او می‌خواهد، پیش برود. اما در مدرسه یک قانون به اسم «همینه که هست»، وجود دارد. او با این قانون یاد می‌گیرد، عصبانیت و خودخواهی را در خود مدیریت کند. ملوین می‌پذیرد که برخی چیزها خوشایند ما نیست و گاهی ما ناامید می‌شویم.
یکشنبه, ۲ آذر
«جک و نگرانی و گنده بک» داستانی آشنا از موقعیت‌های دلهره‌آور در زندگی و شیوه مواجهه ما با آن‌هاست.
سه شنبه, ۲۷ آبان
«من هم بازی؟» یکی از کتاب‌های مجموعه فیلی و فیگی است. این‌بار فیلی یک توپ زرد کوچک هم‌راه خودش دارد و همین‌طور که مشغول بالا و پایین کردن آن در دستش است،  فکری به سرش می‌زند. بله، فکر یک بازی!
یکشنبه, ۲۵ آبان
کتاب «آبنبات چوبی قرمز بزرگ» داستانی درباره تفاوت‌های فرهنگی است که خانواده‌ای مهاجر در کشوری جدید با آن مواجه می‌شود و در عین حال به رابطه خواهر بزرگ‌تر و کوچک‌تر نیز می‌پردازد.
شنبه, ۲۴ آبان
کتاب «مامانم همیشه دوستم دارد!» درباره دوست داشتن همیشگی است. درباره مامان تمساحی که همیشه و در همه حال تمساح کوچولو را دوست دارد. مامان تمساح از اول کتاب شروع میکند به توضیح دادن به تمساح کوچولو که در چه حالتها و موقعیتهایی او را دوست دارد. در کنار نام بردن از حالتها و شرایط مختلفی که تمساح کوچولو برای مادرش دوستداشتنی است مادر عددها را هم برای تمساح کوچولو میشمارد. گویی میخواهد به تمساح کوچولو شمردن را هم آموزش دهد. 
سه شنبه, ۲۰ آبان
«هر وقت خوک‌ها پرواز کنند» داستان ماجراجویی‌های یک گاو است. او شرایط را تغییر می‌دهد، کارهایی می‌کند که تا به حال یک گاو آن‌ها را انجام نداده است و در این مسیر خوک‌ها را نیز به پرواز در می‌آورد.
سه شنبه, ۲۰ آبان
کتاب «برادر نمی‌خواهم!» داستان تانیا، دختری پرانرژی و پرشور است. روزی تانیا متوجه می‌شود که قرار است صاحب برادری کوچک‌تر شود. این است که، حسابی ذوق‌زده می‌شود و همه را خبر می‌کند. اما وقتی برادر کوچک به دنیا می‌آید، تانیا می‌بیند وجود یک نوزاد در خانه آن‌قدرها هم که فکر می‌کرده خوب نیست. او برادر کوچکش را دوست ندارد. هرچند رفته‌رفته مهر برادر در دل او می‌نشیند.
شنبه, ۱۷ آبان
«جودی مشهور می‌شود» از مجموعه کتاب «جوجه دمدمی» ماجرای مشهور شدن، کمک به دیگران و تلاش کردن جودی است و از دید کودک به بیمارستان و همدلی نگاه می‌کند.
شنبه, ۱۷ آبان